سطح اولیه - پول و خرید

اینجا شما کلمات مربوط به پول و خرید مانند یورو، صورتحساب، تخفیف و پرداخت را یاد می‌گیرید که برای زبان‌آموزان سطح A2 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح اولیه
اجرا کردن

انعام

Ex:

انعام اغلب در رستوران‌ها انتظار می‌رود.

der Export [اسم]
اجرا کردن

صادرات

Ex:

صادرات پول را به کشور می‌آورد.

der Import [اسم]
اجرا کردن

واردات

Ex:

واردات می‌تواند گران باشد.

der Lohn [اسم]
اجرا کردن

دستمزد

Ex:

دستمزد، هیچ‌کس بدون آن کار نمی‌کند.

der Euro [اسم]
اجرا کردن

یورو (واحد پول)

Ex:

اتاق هتل هر شب 80 یورو هزینه دارد.

der Cent [اسم]
اجرا کردن

سنت

Ex:

میتوانی یک یورو را برای من به سنت تبدیل کنی؟

اجرا کردن

فرانک (واحد پول سوئیس)

Ex:

هتل 200 فرانک در شب هزینه دارد.

der Rappen [اسم]
اجرا کردن

راپن (سکه سوئیس)

Ex:

من چند سکه راپن پیدا کردم.

die Gebühr [اسم]
اجرا کردن

اجرت

Ex:

بانک کارمزدهای بالایی دریافت می‌کند.

die Steuer [اسم]
اجرا کردن

مالیات

Ex:

مالیات بر ارزش افزوده 19 درصد است.

اجرا کردن

اقتصاد

Ex:

اقتصاد برای یک کشور مهم است.

der Betrag [اسم]
اجرا کردن

مبلغ

Ex:

لطفاً مبلغ را تا هفته آینده پرداخت کنید.

kostenlos [صفت]
اجرا کردن

رایگان

Ex:

مشاوره رایگان بود.

ausgeben [فعل]
اجرا کردن

خرج کردن

Ex:

او پول تو جیبی خود را برای شیرینی‌ها خرج می‌کند.

einzahlen [فعل]
اجرا کردن

پرداخت کردن (پول)

Ex:

شما باید مبلغ را تا پایان ماه واریز کنید.

sparen [فعل]
اجرا کردن

صرفه جویی کردن

Ex:

او در هنگام دوش گرفتن آب صرفه‌جویی می‌کند.

der Rabatt [اسم]
اجرا کردن

تخفیف

Ex:

بدون تخفیف، گران است.

preiswert [صفت]
اجرا کردن

قیمت‌ مناسب (چیزی که ارزش قیمتش را دارد)

Ex:

ما در جستجوی یک آپارتمان مقرون‌به‌صرفه هستیم.

اجرا کردن

کارت بانکی

Ex:

بدون کارت بانکی، نمی‌توانم در سوپرمارکت پرداخت کنم.

اجرا کردن

کیف پول

Ex:

او کیف پول خود را در صندوق فراموش کرد.

der Schein [اسم]
اجرا کردن

اسکناس

Ex:

آیا می‌توانی اسکناس را عوض کنی؟

die Münze [اسم]
اجرا کردن

سکه

Ex:

این سکه بسیار قدیمی و باارزش است.

اجرا کردن

قیمت کل

Ex:

ما قیمت کل را قبل از ثبت سفارش بحث کردیم.

اجرا کردن

مابقی پول

Ex:

آیا پول خرد کافی برای اتوبوس داری؟

umtauschen [فعل]
اجرا کردن

پس دادن

Ex:

آیا می‌توانم این تلویزیون معیوب را تعویض کنم؟

اجرا کردن

پس دادن

Ex:

لطفاً کالا را در عرض 14 روز برگردانید.

اجرا کردن

مالیات بر ارزش افزوده

Ex:

آیا مالیات بر ارزش افزوده در قیمت گنجانده شده است؟

der Kredit [اسم]
اجرا کردن

وام

Ex:

بانک به من اعتبار نمی‌دهد.