کتاب 'انگلیش فایل' مقدماتی - درس 10A

در اینجا واژگان درس 10A از کتاب درسی English File Elementary را پیدا خواهید کرد، مانند "قلعه"، "گالری"، "تئاتر" و غیره.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
کتاب 'انگلیش فایل' مقدماتی
bridge [اسم]
اجرا کردن

پل

Ex: They drove across the bridge to visit the neighboring town .

آنها از روی پل رد شدند تا از شهر همسایه دیدن کنند.

castle [اسم]
اجرا کردن

قلعه

Ex: The castle ’s restoration project aimed to preserve its historical features while making it accessible to visitors .

پروژه مرمت قلعه با هدف حفظ ویژگی‌های تاریخی آن در حالی که برای بازدیدکنندگان قابل دسترس باشد، انجام شد.

gallery [اسم]
اجرا کردن

گالری

Ex: Many people attended the opening night at the gallery , eager to meet the artists and discuss their work .

بسیاری از مردم در شب افتتاح گالری شرکت کردند، مشتاق ملاقات با هنرمندان و بحث درباره کارهایشان.

park [اسم]
اجرا کردن

پارک

Ex: They had a friendly soccer match with their friends in the park .

آن‌ها یک بازی دوستانه فوتبال با دوستانشان در پارک داشتند.

square [اسم]
اجرا کردن

میدان

Ex: He sat on a bench in the square and read a book .

او روی نیمکتی در میدان نشست و کتابی خواند.

street [اسم]
اجرا کردن

خیابان

Ex: They walked down the busy street , lined with shops and restaurants .

آنها در خیابان شلوغی که با مغازه‌ها و رستوران‌ها پوشیده شده بود، راه رفتند.

chemist's [اسم]
اجرا کردن

داروخانه

Ex:

داروخانه محلی دیروقت باز بود، که برای خریدهای آخر دقیقه مناسب بود.

pharmacy [اسم]
اجرا کردن

داروخانه

Ex: The pharmacy was well-stocked with both prescription drugs and health supplements .

داروخانه هم با داروهای تجویزی و هم با مکمل‌های سلامت به خوبی مجهز بود.

church [اسم]
اجرا کردن

کلیسا

Ex: The stained glass windows in the church depicted scenes from the Bible .

پنجره‌های شیشه‌رنگی در کلیسا صحنه‌هایی از کتاب مقدس را به تصویر می‌کشید.

اجرا کردن

مرکز تجاری

Ex:

آن‌ها در فروش تعطیلات در فروشگاه بزرگ محلی معاملات عالی پیدا کردند.

hospital [اسم]
اجرا کردن

بیمارستان

Ex: We donate blood regularly at the hospital to help those in need .

ما به طور منظم در بیمارستان خون اهدا می‌کنیم تا به نیازمندان کمک کنیم.

market [اسم]
اجرا کردن

بازار

Ex: The fish market was bustling with activity as fishermen unloaded their catch of the day .

بازار ماهی با فعالیت شلوغ بود در حالی که ماهیگیران صید روز خود را تخلیه می‌کردند.

اجرا کردن

اداره پلیس

Ex: He found a lost wallet and turned it in to the police station 's lost and found department .

او یک کیف پول گم شده پیدا کرد و آن را به بخش اشیای گمشده کلانتری تحویل داد.

اجرا کردن

مرکز خرید

Ex: The shopping center was bustling with holiday shoppers .

مرکز خرید پر از خریداران تعطیلات بود.

supermarket [اسم]
اجرا کردن

سوپرمارکت

Ex: She prefers shopping at the supermarket because of the wide variety of products available .

او ترجیح می‌دهد در سوپرمارکت خرید کند به دلیل تنوع گسترده محصولات موجود.

town hall [اسم]
اجرا کردن

ساختمان شورا یا شهرداری

Ex: Citizens can access public records at the town hall .

شهروندان می‌توانند به اسناد عمومی در شهرداری دسترسی داشته باشند.

museum [اسم]
اجرا کردن

موزه

Ex: She admired the artwork displayed in the museum .

او از آثار هنری نمایش داده شده در موزه تحسین کرد.

theater [اسم]
اجرا کردن

تئاتر

Ex: They 're rehearsing at the theater for the upcoming show .

آنها برای نمایش آینده در تئاتر تمرین می‌کنند.

zoo [اسم]
اجرا کردن

باغ‌وحش

Ex: The zoo has a large enclosure for the elephants to roam freely .

باغ وحش محوطه بزرگی برای گشت و گذار آزادانه فیل‌ها دارد.

river [اسم]
اجرا کردن

رودخانه

Ex: The river was wide , and we had to cross it using a bridge .

رودخانه پهن بود، و ما مجبور شدیم با استفاده از یک پل از آن عبور کنیم.

road [اسم]
اجرا کردن

جاده

Ex: The old town is accessible by a charming narrow cobblestone road .

شهر قدیمی از طریق یک جاده باریک و دلنشین سنگفرش قابل دسترسی است.

bus station [اسم]
اجرا کردن

پایانه اتوبوس

Ex: The city plans to upgrade the bus station , making it more comfortable and accessible for passengers .

شهر برنامه دارد تا ایستگاه اتوبوس را ارتقا دهد، آن را برای مسافران راحت‌تر و قابل دسترس‌تر کند.

car park [اسم]
اجرا کردن

پارکینگ

Ex: He parked his car in the designated car park before heading into the mall .

او ماشینش را در پارکینگ مشخص شده پارک کرد قبل از اینکه به سمت مرکز خرید برود.

اجرا کردن

ایستگاه راه‌آهن

Ex: The old railway station is a historic landmark , featuring beautiful architecture from the early 1900s .

ایستگاه راه آهن قدیمی یک بنای تاریخی است که معماری زیبایی از اوایل دهه 1900 را به نمایش می گذارد.