pattern

کتاب 'انگلیش فایل' مقدماتی - درس 4 الف

در اینجا واژگان درس 4A را در کتاب دوره ابتدایی فایل انگلیسی، مانند «دختر»، «برادر»، «خاله» و غیره پیدا خواهید کرد.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
English File - Elementary
father

a child's male parent

پدر

پدر

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "father"
mother

a child's female parent

مادر

مادر

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "mother"
brother

a man who shares a mother and father with us

برادر

برادر

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "brother"
sister

a lady who shares a mother and father with us

خواهر

خواهر

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "sister"
daughter

a person's female child

فرزند دختر

فرزند دختر

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "daughter"
son

a person's male child

فرزند پسر

فرزند پسر

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "son"
grandfather

the man who is our mom or dad's father

پدربزرگ, بابابزرگ

پدربزرگ, بابابزرگ

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "grandfather"
grandmother

the woman who is our mom or dad's mother

مادربزرگ

مادربزرگ

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "grandmother"
aunt

the sister of our mother or father or their sibling's wife

خاله/عمه/زن‌عمو/زن‌دایی

خاله/عمه/زن‌عمو/زن‌دایی

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "aunt"
uncle

the brother of our father or mother or their sibling's husband

عمو/دایی/شوهرخاله/شوهرعمه

عمو/دایی/شوهرخاله/شوهرعمه

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "uncle"
nephew

our sister or brother's son, or the son of our husband or wife's siblings

خواهرزاده یا برادرزاده (مرد)

خواهرزاده یا برادرزاده (مرد)

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "nephew"
niece

our sister or brother's daughter, or the daughter of our husband or wife's siblings

خواهرزاده یا برادرزاده (زن)

خواهرزاده یا برادرزاده (زن)

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "niece"
cousin

our aunt or uncle's child

عموزاده، عمه‌زاده، دایی‌زاده‌، خاله‌زاده

عموزاده، عمه‌زاده، دایی‌زاده‌، خاله‌زاده

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "cousin"
wife

the lady you are officially married to

همسر, زن

همسر, زن

[اسم]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "wife"
LanGeek
دانلود اپلیکشن LanGeek