to put our hand or body part on a thing or person
لمس کردن
لطفاً نمایشگر شیشهای شکننده را لمس نکنید.
در اینجا واژگان واحد 8 - 8C در کتاب درسی Face2Face Pre-Intermediate را پیدا خواهید کرد، مانند "expect"، "avoid"، "interrupt" و غیره.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
to put our hand or body part on a thing or person
لمس کردن
لطفاً نمایشگر شیشهای شکننده را لمس نکنید.
to show the place or direction of someone or something by holding out a finger or an object
اشاره کردن
هفته گذشته، نجاتغریق به امنترین منطقه برای شنا اشاره کرد.
to think or believe that it is possible for something to happen or for someone to do something
گمان کردن
پیشبینی هوا ما را به انتظار باران در این آخر هفته واداشت.
to appear to be or do something particular
بهنظر رسیدن
هر مسیری که به نظرتان درست میآید انتخاب کنید.
to be upright on one's feet
ایستادن
او دوست دارد روی بالکن بایستد تا نسیم را احساس کند.
to stop or pause a process, activity, etc. temporarily
قطع کردن
او جلسه را قطع کرد تا سوالی بپرسد.
to intentionally stay away from or refuse contact with someone
دوری کردن
برای جلوگیری از رویارویی، او سعی کرد از دوست دختر سابقش در مهمانی اجتناب کند.
to remove a piece of clothing or accessory from your or another's body
درآوردن (لباس، کفش و غیره)
بعد از یک روز طولانی کار، دوست دارم کفش پاشنه بلندم را درآورم.
to express respect toward someone or something often due to qualities, achievements, etc.
تحسین کردن
او به خردمندی و قدرت مادربزرگش در مواجهه با چالشهای زندگی تحسین میکند.
to have very strong feelings for someone or something that is important to us and we like a lot and want to take care of
عاشق بودن
او دوست دارد سگش، مکس، و هر روز او را به پیادهرویهای طولانی میبرد.
to decide on and make arrangements or preparations for something ahead of time
برنامهریزی کردن
آنها سفر را ماهها قبل برنامهریزی کردند تا مطمئن شوند همه چیز سر جای خودش است.
used to say what is suitable, right, etc., particularly when one is disapproving of something
باید
شما همیشه باید به بزرگان خود احترام بگذارید.
to take pleasure or find happiness in something or someone
لذت بردن
او از گوش دادن به موسیقی کلاسیک در حین کار لذت میبرد.
to want something or someone that we must have if we want to do or be something
نیاز داشتن
آیا برای پروژهتان نیاز به کمک دارید؟
used to express that something is possible or may happen, exist, or be true
امکان داشتن
حوادث حتی با بهترین اقدامات احتیاطی میتوانند رخ دهند.
to feel that someone or something is good, enjoyable, or interesting
دوست داشتن
او احساس عجله را دوست ندارد.
to make an effort or attempt to do or have something
تلاش کردن
او سعی کرد جعبه سنگین را بلند کند اما خیلی سنگین بود.
used to show that something is very important and needs to happen
باید
دانشجویان باید درخواستهای خود را قبل از مهلت مقرر ارسال کنند.
to begin something new and continue doing it, feeling it, etc.
شروع به انجام کاری کردن
او شروع کرد به خواندن همراه با آهنگ رادیو.
to bring a type of information from the past to our mind again
به یاد آوردن
آیا میتوانی نام کتابی که دربارهاش صحبت میکردیم را به خاطر بیاوری؟
used to express a possibility
ممکن بودن
ممکن است بعداً امشب باران ببارد.
to make something end
تمام کردن
او نقاشی دیوارها را تمام کرد و از کارش تحسین کرد.
to not be able to remember something or someone from the past
فراموش کردن
فراموش کردن رمزها آسان است، بنابراین استفاده از یک سیستم ایمن ضروری است.
used for forming future tenses
[فعل کمکی زمان آینده]
من تکالیفم را قبل از شام تمام خواهم کرد.
to think carefully about different things and choose one of them
تصمیم گرفتن
او مجبور بود تصمیم بگیرد که آیا پیشنهاد کار را بپذیرد یا نه.
to want or choose one person or thing instead of another because of liking them more
ترجیح دادن
او ترجیح میدهد لباس آبی را برای مهمانی بپوشد چون رنگ مورد علاقهاش است.