افعال عبارتی با استفاده از 'Around', 'Over', و 'Along' - حرکت (در اطراف)
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
to bang around
to move around in a way that creates loud sounds
باسروصدا این طرف و آن طرف رقتن
[فعل]
بستن
ورودto go around
to visit someone or a place that is in close proximity
از شخصی نزدیک به مکان شما بازدید به عمل آوردن
[فعل]
بستن
ورودto kick around
to travel from one location to another location without a specific purpose or plan
از جایی به جای دیگر سفر کردن
[فعل]
بستن
ورودto swing around
to turn suddenly and face the opposite direction
ناگهان به اطراف نگاه کردن
[فعل]
بستن
وروددانلود اپلیکشن LanGeek