واژگان برای IELTS General (نمره 6-7) - درگیر شدن در ارتباط کلامی

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به شرکت در ارتباط کلامی را که برای آزمون IELTS General Training ضروری است، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
اجرا کردن

بیان کردن

Ex: The professor encourages students to verbalize their questions during lectures for a better learning experience .

استاد دانشجویان را تشویق می‌کند تا سوالات خود را در طول سخنرانی‌ها به زبان بیاورند برای تجربه یادگیری بهتر.

اجرا کردن

طولانی صحبت کردن

Ex: At the conference , the keynote speaker discoursed on climate science .

در کنفرانس، سخنران اصلی در مورد علم آب و هوا سخنرانی کرد.

to converse [فعل]
اجرا کردن

صحبت کردن

Ex: The teacher encouraged students to converse with each other to improve their language skills .

معلم دانش‌آموزان را تشویق کرد تا برای بهبود مهارت‌های زبانی خود با یکدیگر گفتگو کنند.

to vocalize [فعل]
اجرا کردن

صدا تولید کردن

Ex: Patients in speech therapy often practice vocalizing specific sounds to improve their articulation .

بیماران در گفتاردرمانی اغلب برای بهبود بیان خود، تلفظ صداهای خاص را تمرین می‌کنند.

to utter [فعل]
اجرا کردن

بیان کردن

Ex: With a trembling voice , he managed to utter a heartfelt apology .

با صدایی لرزان، او توانست عذرخواهی صمیمانه‌ای را بیان کند.

to mouth [فعل]
اجرا کردن

بر زبان آوردن

Ex: He mouthed a silent " thank you " across the room .

او یک "متشکرم" بی‌صدا را در طول اتاق زبانی کرد.

اجرا کردن

واضح بیان کردن

Ex: The politician was able to articulate her policies in a way that resonated with voters .

سیاستمدار توانست سیاست‌هایش را به گونه‌ای بیان کند که با رأی‌دهندگان طنین انداز شد.

اجرا کردن

تلفظ کردن

Ex: Before the training , she had struggled to pronounce certain words , but now she is much more confident .

قبل از آموزش، او در تلفظ برخی کلمات مشکل داشت، اما حالا خیلی بیشتر اعتماد به نفس دارد.

اجرا کردن

بیان کردن

Ex: When teaching a language , it 's essential to enunciate each syllable so that students can mimic correct pronunciation .

هنگام آموزش یک زبان، ضروری است که هر هجا را به وضوح تلفظ کنید تا دانش آموزان بتوانند تلفظ صحیح را تقلید کنند.

to recite [فعل]
اجرا کردن

از حفظ گفتن

Ex: During the ceremony , members of the congregation took turns to recite passages from the holy book .

در طول مراسم، اعضای جماعت به نوبت برای خواندن قطعاتی از کتاب مقدس اقدام کردند.

to impart [فعل]
اجرا کردن

انتقال دادن (مهارت یا دانش)

Ex: The mentor has imparted crucial skills that proved invaluable throughout the intern 's career .

منتور مهارت‌های حیاتی را منتقل کرد که در طول دوران کارآموزی ارزشمند ثابت شد.

to chatter [فعل]
اجرا کردن

زیاد در مورد چیزهای مزخرف صحبت کردن

Ex: The employees chatter during the lunch break , discussing their favorite hobbies .

کارمندان در طول استراحت ناهار گپ می‌زنند، در مورد سرگرمی‌های مورد علاقه خود بحث می‌کنند.

to jabber [فعل]
اجرا کردن

پرحرفی کردن

Ex:

همکاران در طول استراحت ناهار وراجی می‌کنند، در مورد برنامه‌های آخر هفته و اخبار اخیر بحث می‌کنند.

to confer [فعل]
اجرا کردن

مشورت کردن

Ex: The negotiators needed to confer several times before reaching a consensus on the terms of the treaty .

مذاکره کنندگان قبل از رسیدن به اجماع در مورد شرایط معاهده، نیاز داشتند چندین بار مشورت کنند.

اجرا کردن

اغراق کردن

Ex: It 's crucial for advertisers not to overstate the benefits of a product to maintain consumer trust .

برای تبلیغ‌کنندگان حیاتی است که مزایای یک محصول را اغراق نکنند تا اعتماد مصرف‌کننده حفظ شود.

اجرا کردن

اغراق کردن

Ex: The fisherman could n't help but exaggerate the size of the fish he caught , turning a regular catch into an epic tale .

ماهیگیر نتوانست از اغراق در اندازه ماهی که صید کرده بود خودداری کند و یک صید معمولی را به داستانی حماسی تبدیل کرد.

اجرا کردن

کمک خواستن

Ex:

او به جامعه محلی مراجعه کرد تا داوطلبانی برای کمک به رویداد خیریه پیدا کند.

to profess [فعل]
اجرا کردن

بیان کردن

Ex: As an environmental activist , she professes the importance of raising awareness about climate change .

به عنوان یک فعال محیط زیست، او اعلام می‌کند اهمیت افزایش آگاهی در مورد تغییرات آب و هوایی را.

اجرا کردن

قطع کردن

Ex: The alarm clock interrupted her sleep .

زنگ هشدار خواب او را قطع کرد.

to yell [فعل]
اجرا کردن

فریاد زدن

Ex: During the emergency , he had to yell to get the attention of the people nearby .

در طول وضعیت اضطراری، او مجبور شد فریاد بزند تا توجه افراد نزدیک را جلب کند.

واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار Intensity زمان و مدت فضا و منطقه
اشکال Speed Significance Insignificance
قدرت و نفوذ بی نظیری عمومیت Complexity
کیفیت بالا کیفیت پایین Value چالش‌ها
ثروت و موفقیت فقر و شکست سن و ظاهر شکل بدن
Wellness قابلیت فکری ناتوانی فکری صفات مثبت انسانی
صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی رفتارهای مالی رفتارهای اجتماعی
صفات تندخو پاسخ‌های عاطفی مثبت پاسخ‌های عاطفی منفی حالت‌های عاطفی مثبت
حالت‌های عاطفی منفی طعم‌ها و بوها بافت‌ها صداها
Temperature Probability تلاش و پیشگیری نظرات
افکار و تصمیمات تشویق و دلسردی دانش و اطلاعات درخواست و پیشنهاد
احترام و تایید پشیمانی و اندوه اقدامات رابطه‌ای اقدامات و واکنش های فیزیکی
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها حرکات فرماندهی و اعطای مجوزها
درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس پیش‌بینی
لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا تغییر و شکل دادن
خلق و تولید سازماندهی و جمع آوری سرگرمی ها و روال ها Shopping
مالی و ارز Workplace زندگی اداری شغل‌های تخصصی
مشاغل کار دستی مشاغل خدمات و پشتیبانی حرفه‌های خلاقانه و هنری House
Human Body Health ورزش مسابقات ورزشی
Transportation Society رویدادهای اجتماعی حیوانات
بخش های شهر غذا و نوشیدنی دوستی و دشمنی جنسیت و تمایلات جنسی
Family سبک‌های رابطه روابط عاشقانه احساسات مثبت
احساسات منفی سفر و گردشگری Migration مواد
Pollution فجایع قیدهای نظر و قطعیت قیدهای حالت
Weather قیدهای درجه قیدهای زمان و تکرار قیدهای هدف و تأکید
قیدهای پیوندی