آهسته دویدن
آنها در غروب آفتاب در امتداد ساحل میدوند.
در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به حرکات را که برای آزمون آموزش عمومی آیلتس ضروری هستند، یاد خواهید گرفت.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
آهسته دویدن
آنها در غروب آفتاب در امتداد ساحل میدوند.
قدم برداشتن
گربه با احتیاط روی سطح ناآشنا قدم گذاشت.
عجله کردن
با دیدن طوفانی که نزدیک میشد، مسافران ساحل تصمیم گرفتند به سمت ماشینهایشان عجله کنند.
یواشکی حرکت کردن
در حالی که نگهبانان حواسشان پرت بود، جاسوس در حال خزیدن از راهروی تاریک بود.
خزیدن
در غار تاریک، کاوشگر مجبور شد از گذرگاههای تنگ بخزد.
روی نوک پا راه رفتن
برای اینکه دیده نشود، او روی پنجه پا از کنار میز همکارش در دفتر رد شد.
بیهدف راه رفتن
من در خیابانهای باریک پرسه زدم، از مناظر و صداهای شهر لذت بردم.
پیادهگردی کردن
بچهها، اگر میخواهید با ما کوهنوردی کنید، کفش راحت بپوشید.
به سفری سخت و طولانی رفتن
محققان حیات وحش برای مطالعه رفتار گونههای نادر به اعماق جنگل سفر کردند.
بهسرعت دویدن
بازیکن فوتبال در زمین با سرعت دوید، توپ را با مهارت از مدافعان عبور داد.
پریدن
در طول روال فریرانینگ، ورزشکار با چابکی باورنکردنی از پشت بامی به پشت بام دیگر پرید.
از روی مانع پریدن
با یک شروع دویدن، واترپلوکار ماهرانه از روی میله پرید و رکورد جدیدی ثبت کرد.
از روی مانع پریدن
گربه چابک به طور غیرمنتظرهای از روی حصار باغ پرید، از یک تعقیب بازیگوش فرار کرد.
سقوط کردن
آتشنشان شجاع به داخل ساختمان پر از دود پرید تا افراد به دام افتاده را نجات دهد.
سالتو به عقب رفتن
او تصمیم گرفت به عنوان یک راه سرگرم کننده برای شروع شنا، پشتک وارو به داخل استخر بزند.
بال زدن
پرههای آسیاب بادی به طور منظم در باد تکان میخوردند، انرژی تجدیدپذیر تولید میکردند.
*بال زدن
پرچم با افتخار در بالای دکل در باد تکان میخورد.
تاب خوردن
ساعت پاندولی با یک تیک تاک ریتمیک به جلو و عقب نوسان میکرد.
چرخیدن
با شیطنت، ژیمناستیک کار در هوا پرید و چرخید، چابکی خود را به نمایش گذاشت.
با سرعت دویدن
در حالی که بازی تگ میکردند، بچهها در حیاط میدویدند، میخندیدند و فریاد میزدند.
عجله کردن
در حالی که طوفان میتوفید، مردم برای ایمن کردن پنجرهها و درها عجله داشتند.
پایین آمدن
در غار کم نور، کاوشگران با احتیاط به اعماق ناشناخته پایین رفتند.
بالا رفتن
شیب اسکی به شدت بالا میرود، حتی ماهرترین ورزشکاران را با شیب تند خود به چالش میکشد.
پرسه زدن
به بچهها اجازه داده شد که در چمنزار آزادانه پرسه بزنند، طبیعت را کاوش کنند و پروانهها را تعقیب کنند.
رژه رفتن
سیاستمدار از میان جمعیت رژه رفت، دست میداد و با رأیدهندگان ارتباط برقرار میکرد.
شتابیدن
قطار پرسرعت با سرعت حرکت میکرد روی ریلها، چراغهایش تاریکی را میدرید.
خم شدن
در طول آتشبازی، سگ اغلب خم میشد و زیر تخت پنهان میشد.
کشیدن
او در حال کشیدن علف هرز سرسخت است، مصمم به حذف آن از باغ.
تلوتلو خوردن
بندهای کفش بسته نشدهاش باعث شد او بارها در طول مسابقه لغزش کند.
عبور کردن
او در سفرهای ماجراجویانه خود چندین بار این بیابان را عبور کرده است.
به جلو راندن
با استفاده از یک تقویت کننده موشکی، آنها فضاپیما را به مدار پرتاب کردند.
لگدکوب کردن
ضروری است که در فضاهای شلوغ محتاط باشید تا از لگدکوب کردن تصادفی وسایل دیگران جلوگیری کنید.