واژگان برای IELTS General (نمره 6-7) - Temperature

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به دما را که برای آزمون IELTS General Training ضروری هستند، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
frosty [صفت]
اجرا کردن

یخبندان (آب‌وهوا)

Ex: The car windows were frosty and hard to scrape .

شیشه‌های ماشین یخ‌زده بودند و خراشیدنشان سخت بود.

frigid [صفت]
اجرا کردن

منجمد

Ex: The frigid conditions delayed flights at the airport as crews worked to de-ice the planes .

شرایط یخبندان پروازها را در فرودگاه به تأخیر انداخت در حالی که خدمه در حال کار برای یخ‌زدایی از هواپیماها بودند.

icy-cold [صفت]
اجرا کردن

فوق‌العاده‌ سرد

Ex: The icy-cold metal of the railing sent a jolt through his hand .

فلز یخ مانند نرده یک تکان به دست او فرستاد.

brisk [صفت]
اجرا کردن

سرد (آب و هوا)

Ex: After the rain , the air turned brisk and fresh , clearing the humidity .

بعد از باران، هوا تازه و تازه شد، رطوبت را از بین برد.

polar [صفت]
اجرا کردن

فوق‌العاده‌سرد

Ex: After the sun set , the temperature dropped dramatically , turning the evening into a polar night .

پس از غروب خورشید، دما به شدت کاهش یافت و شب را به یک شب قطبی تبدیل کرد.

اجرا کردن

استخوان‌سوز

Ex: After hours in the bone-chilling water , they were eager to warm up by the fire .

پس از ساعتها در آب استخوانسوز، آنها مشتاق گرم شدن در کنار آتش بودند.

wintry [صفت]
اجرا کردن

زمستانی

Ex:

همان‌طور که به بیرون قدم گذاشتند، نسیم زمستانی آنها را برای گرمای کت‌هایشان سپاسگزار کرد.

sub-zero [صفت]
اجرا کردن

زیر صفر

Ex: The mountain climber faced sub-zero wind chills while ascending the peak .

کوهنورد با بادهای زیر صفر در حال صعود به قله مواجه شد.

stifling [صفت]
اجرا کردن

خفه‌کننده (آب و هوا)

Ex:

هواي خفه‌كننده همه را مجبور كرد كه در داخل بمانند.

steaming [صفت]
اجرا کردن

تبخیرشده (بعد از حرارت زیاد)

Ex:

پس از چند دقیقه در فر، لازانیای دود کرده خارج شد، در حال جوشیدن و وسوسه‌انگیز.

sultry [صفت]
اجرا کردن

گرم و مرطوب (آب و هوا)

Ex:

عصر شرجی بسیاری را به فرار به ساحل واداشت، تا در نسیم خنک اقیانوس آرامش بیابند.

temperate [صفت]
اجرا کردن

معتدل (آب‌ و هوا)

Ex: Residents of temperate regions enjoy the luxury of not having to deal with extreme temperatures , making outdoor activities enjoyable year-round .

ساکنان مناطق معتدل از این مزیت برخوردارند که با دماهای شدید روبرو نشوند، که این امر فعالیت‌های فضای باز را در تمام سال لذت‌بخش می‌کند.

واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار Intensity زمان و مدت فضا و منطقه
اشکال Speed Significance Insignificance
قدرت و نفوذ بی نظیری عمومیت Complexity
کیفیت بالا کیفیت پایین Value چالش‌ها
ثروت و موفقیت فقر و شکست سن و ظاهر شکل بدن
Wellness قابلیت فکری ناتوانی فکری صفات مثبت انسانی
صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی رفتارهای مالی رفتارهای اجتماعی
صفات تندخو پاسخ‌های عاطفی مثبت پاسخ‌های عاطفی منفی حالت‌های عاطفی مثبت
حالت‌های عاطفی منفی طعم‌ها و بوها بافت‌ها صداها
Temperature Probability تلاش و پیشگیری نظرات
افکار و تصمیمات تشویق و دلسردی دانش و اطلاعات درخواست و پیشنهاد
احترام و تایید پشیمانی و اندوه اقدامات رابطه‌ای اقدامات و واکنش های فیزیکی
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها حرکات فرماندهی و اعطای مجوزها
درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس پیش‌بینی
لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا تغییر و شکل دادن
خلق و تولید سازماندهی و جمع آوری سرگرمی ها و روال ها Shopping
مالی و ارز Workplace زندگی اداری شغل‌های تخصصی
مشاغل کار دستی مشاغل خدمات و پشتیبانی حرفه‌های خلاقانه و هنری House
Human Body Health ورزش مسابقات ورزشی
Transportation Society رویدادهای اجتماعی حیوانات
بخش های شهر غذا و نوشیدنی دوستی و دشمنی جنسیت و تمایلات جنسی
Family سبک‌های رابطه روابط عاشقانه احساسات مثبت
احساسات منفی سفر و گردشگری Migration مواد
Pollution فجایع قیدهای نظر و قطعیت قیدهای حالت
Weather قیدهای درجه قیدهای زمان و تکرار قیدهای هدف و تأکید
قیدهای پیوندی