متوجه شدن
معلم از وسایل کمکآموزشی استفاده کرد تا به دانشآموزان کمک کند درک بهتری از خط زمانی تاریخی داشته باشند.
در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به درک و یادگیری را که برای آزمون آموزش عمومی آیلتس ضروری است، یاد خواهید گرفت.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
متوجه شدن
معلم از وسایل کمکآموزشی استفاده کرد تا به دانشآموزان کمک کند درک بهتری از خط زمانی تاریخی داشته باشند.
ماهر شدن
هنرمند جوان سخت کار کرد تا بر تکنیکهای مختلف نقاشی مسلط شود.
آموختن
با گذشت زمان، او کسب مهارت در صحبت کردن به چندین زبان را کرد.
آگاه شدن
وقتی که او نامه را خواند، بلافاصله درک کرد که وضعیت فوری است.
ارائه دادن (یک طرح یا ایده)
برای حل مسائل محیط زیستی، دانشمندان در حال کار بر روی تصور فناوریهای پایدار هستند.
شناختن
من بلافاصله صدای او را تلفنی شناختم.
پردازش کردن
برنامه آنتیویروس فایلهای دانلود شده را پردازش کرد، به دنبال بدافزارها و ویروسهای بالقوه گشت.
فهمیدن
با تمرین، شرکتکنندگان ظرافتهای زبان خارجی را در طول دوره زبان درک کردند.
به یک تصمیم رسیدن (از طریق تفکر عمیق)
استنباط کردن
با تحلیل علائم، پزشک توانست علت احتمالی بیماری را استنباط کند.
بدون استدلال درک کردن
والدین از سکوت کودک دریافتند که اتفاق مهمی در مدرسه افتاده است.
درونی کردن
برای تبدیل شدن به یک موسیقیدان ماهر، ضروری است که تئوری و تکنیکهای موسیقی را از طریق تمرین و مطالعه منظم درونی کنید.
بررسی کردن
شرکت یک شرکت خصوصی را برای تحقیق در مورد اتهامات تقلب استخدام کرد.
فراگرفتن (با تمرین)
بدون اینکه هرگز در یک کلاس رسمی شرکت کند، با تمرین با دوستانش گیتار زدن را یاد گرفت.
کشف کردن
هفته گذشته، محقق یک ناهمخوانی در نتایج آزمایش تشخیص داد.
تشخیص دادن
من در ابتدا نتوانستم آهنگ را شناسایی کنم، اما بعداً آن را تشخیص دادم.
متمایز کردن
معلمان هدفشان کمک به دانشآموزان برای تشخیص بین واقعیت و نظر در تفکر انتقادی است.
تعیین کردن
درک کردن
معلم به دانشآموزان کمک کرد تا معنای عمیقتر شعر را حس کنند.
چیزی را متوجه شدن
در حالی که فناوری جدید در ابتدا او را متحیر کرد، او به سرعت متوجه شد و در استفاده از آن ماهر شد.
تشخیص دادن
معلم تشخیص داد دست بلند شده دانشآموز را و از او دعوت کرد تا جلوی کلاس صحبت کند.
درک کردن
مدتی طول کشید تا او دستورالعملهای پیچیده را درک کند.
چیزی سخت را درک کردن
معلم به دانشآموزان کمک کرد تا شعر چالشبرانگیز را رمزگشایی کنند، آنها را از طریق نمادگرایی پیچیدهاش هدایت کرد.
فهمیدن
در دوره زبان غوطهوری، از یادگیرندگان تشویق میشود تا واژگان و دستور زبان را از طریق تمرینهای تعاملی و سناریوهای زندگی واقعی جذب کنند.
بررسی کردن
کارآگاه صحنه جرم را برای یافتن هرگونه سرنخی که ممکن است به حل پرونده کمک کند، بررسی میکند.
نتیجه گرفتن
با گوش دادن به پیشبینی آب و هوا، ساکنان میتوانستند بفهمند که احتمالاً طوفانی در روزهای آینده به منطقه برخورد خواهد کرد.
کامل درک کردن
از طریق تجربه عملی، کارآموزان دانش عملی را جذب کردند که فراتر از درک نظری بود.
جذب اطلاعات کردن
تیم در حال جذب بازخوردهای کاربران برای بهبود قابلیت استفاده نرمافزار است.
دنبال چیزی گشتن
آنها اخیراً برای یافتن اسناد تاریخی به آرشیوها کاوش کردند.
فهمیدن
او پس از ساعتها تحلیل، الگویی در دادهها تشخیص داد.
مشخص کردن
محقق اخیراً به دقت محل متهم را در زمان جرم مشخص کرد.
تفسیر کردن
رمزگشایی یک نقشه برای ناوبری در زمینهای ناآشنا حیاتی است.