زندگی روزمره - Shopping & Consumer Culture

Here you will find slang for shopping and consumer culture, covering terms for buying, trends, and the language of retail and consumer behavior.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
زندگی روزمره
to cop [فعل]
اجرا کردن

خریدن

Ex: They copped matching hoodies for the event .

آن‌ها برای رویداد هودی‌های همسان را کاپ کردند.

girl math [اسم]
اجرا کردن

ریاضی دخترانه

Ex:

من به خودم گفتم که به آن نیاز ندارم، اما ریاضی دخترانه خلاف آن را گفت.

dupe [اسم]
اجرا کردن

یک تقلید

Ex: That bag looks just like the designer one ; it 's a dupe .

آن کیف دقیقاً شبیه کیف طراح است؛ این یک تقلید است.

haul [اسم]
اجرا کردن

مجموعه خریدها

Ex: They did a clothing haul featuring all the sale items .

آنها یک haul لباس شامل تمام موارد حراج انجام دادند.

اجرا کردن

سفری خرید

Ex:

آنها یک سفری خرید را در سه مرکز خرید برنامه‌ریزی کردند.

impulse buy [اسم]
اجرا کردن

خرید آنی

Ex:

صورتحساب کارت اعتباری من این ماه پر از خریدهای آنی است.

looky-loo [اسم]
اجرا کردن

فضول

Ex:

او فقط یک تماشاچی است؛ او هرگز چیزی نمی‌خرد.

to [pop] tags [عبارت]
اجرا کردن

to go shopping, often for clothing, sometimes implying a shopping spree

Ex:
اجرا کردن

فروش مجدد لباس دست دوم

Ex:

ترفت فلپینگ در حال حاضر در بین اینفلوئنسرهای مد محبوب است.

اجرا کردن

خریددرمانی

Ex: Lisa 's friends often joke that her favorite form of self-care is retail therapy , as she loves to browse stores and treat herself to little luxuries .

دوستان لیزا اغلب شوخی می‌کنند که شکل مورد علاقه او از مراقبت شخصی درمان خرده‌فروشی است، زیرا او عاشق گشت‌وگذار در فروشگاه‌ها و لذت بردن از لوازم لوکس کوچک است.

اجرا کردن

حفظ در حالت نو

Ex:

من این کفش‌ها را دِدستاک کردم تا تازه بمانند.