زندگی روزمره - Places & Spaces

Here you will find slang for places and spaces, capturing terms for locations, environments, and how people refer to different settings in casual conversation.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
زندگی روزمره
Glass City [اسم]
اجرا کردن

شهر شیشه

Ex:

تولیدو، که با نام Glass City نیز شناخته می‌شود، تاریخچه صنعتی غنی دارد.

اجرا کردن

مناطق روستایی آپالاش در پنسیلوانیا

Ex:

آن‌ها تابستان گذشته یک سفر جاده‌ای از میان پنسیلتکی داشتند.

اجرا کردن

a nickname for Idaho, referencing its large potato production

Ex:

بسیاری از کشاورزان در ایالت سیب‌زمینی در کشت سیب‌زمینی تخصص دارند.

the City [اسم]
اجرا کردن

منهتن

Ex:

او به تازگی برای شغلی در امور مالی به شهر نقل مکان کرده است.

Aggieland [اسم]
اجرا کردن

لقب دانشگاه تگزاس A&M و جامعه اطراف آن

Ex:

ما از اگی‌لند دیدن کردیم تا پردیس را ببینیم و در یک بازی شرکت کنیم.

hood [اسم]
اجرا کردن

محله

Ex: The party was right in the middle of the hood .

مهمانی درست در وسط محله بود.

joint [اسم]
اجرا کردن

*مکان تفریحی سطح پایین

Ex: After the movie , we headed to the ice cream joint for some dessert .

بعد از فیلم، به محل رفتیم تا دسر بخوریم.

smack dab [قید]
اجرا کردن

عیناً

Ex: The restaurant is located smack dab in the heart of downtown , making it convenient for tourists .

رستوران دقیقاً در قلب مرکز شهر واقع شده است که آن را برای گردشگران مناسب می‌کند.

addy [اسم]
اجرا کردن

آدرس

Ex:

فراموش نکنید که آدرس را برای مهمانی یادداشت کنید.

crash pad [اسم]
اجرا کردن

مکانی برای اقامت موقت

Ex:

من به یک کراش پد نیاز دارم در حالی که آپارتمان من در حال بازسازی است.

gossip mill [اسم]
اجرا کردن

آسیاب شایعات

Ex:

مهمانی به یک آسیاب شایعه تمام عیار تبدیل شد.