واژگان برای IELTS Academic (نمره 5) - Education

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مرتبط با آموزش را که برای آزمون آکادمیک پایه IELTS ضروری است، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
absentee [اسم]
اجرا کردن

غایب

Ex: The school called parents of frequent absentees to discuss the issue .

مدرسه والدین غایبان مکرر را برای بحث در مورد این موضوع فراخواند.

syllabus [اسم]
اجرا کردن

برنامه درسی

Ex: She reviewed the syllabus for the Economics course to understand the grading policy and course requirements .

او سرفصل درس اقتصاد را مرور کرد تا سیاست نمره‌دهی و الزامات دوره را درک کند.

lecture [اسم]
اجرا کردن

ارائه علمی

Ex: The lecture on ancient philosophy lasted for two hours .

سخنرانی درباره فلسفه باستان دو ساعت طول کشید.

homework [اسم]
اجرا کردن

تکلیف

Ex: They need to finish their English homework before the deadline .

آن‌ها باید تکالیف انگلیسی خود را قبل از مهلت تمام کنند.

assignment [اسم]
اجرا کردن

تکلیف

Ex: He struggled with the math assignment but sought help from a tutor .

او با تکلیف ریاضی دست و پنجه نرم کرد اما از یک معلم کمک خواست.

grade [اسم]
اجرا کردن

نمره

Ex: Sarah was disappointed with her grade on the science project but vowed to do better next time .

سارا از نمره خود در پروژه علمی ناامید شده بود اما قول داد دفعه بعد بهتر عمل کند.

mark [اسم]
اجرا کردن

نمره

Ex: The marks on the exam were calculated out of 100 .

نمرات امتحان از 100 محاسبه شدند.

textbook [اسم]
اجرا کردن

کتاب درسی

Ex: He used his textbook to prepare for the upcoming exams .

او از کتاب درسی خود برای آماده شدن برای امتحانات آینده استفاده کرد.

professor [اسم]
اجرا کردن

استادیار (دانشگاه)

Ex: I have a meeting with my English professor tomorrow .

فردا جلسه‌ای با استاد انگلیسی خود دارم.

subject [اسم]
اجرا کردن

رشته تحصیلی

Ex: Mary 's favorite subject in college is psychology because she enjoys understanding human behavior .

موضوع مورد علاقه مری در کالج روانشناسی است زیرا او از درک رفتار انسان لذت می‌برد.

course [اسم]
اجرا کردن

دوره (درسی)

Ex: The online course includes video lectures , quizzes , and assignments .

دوره آنلاین شامل سخنرانی‌های ویدئویی، آزمون‌ها و تکالیف می‌شود.

college [اسم]
اجرا کردن

کالج

Ex: We have access to a library with extensive resources at college .

ما به یک کتابخانه با منابع گسترده در کالج دسترسی داریم.

institution [اسم]
اجرا کردن

مؤسسه

Ex:

او بیش از ده سال در یک نهاد مالی کار کرد.

semester [اسم]
اجرا کردن

نیمسال

Ex: My favorite time of the semester is when we have group discussions and debates in our literature class .

زمان مورد علاقه من در ترم زمانی است که در کلاس ادبیات خود بحث‌ها و مناظره‌های گروهی داریم.

degree [اسم]
اجرا کردن

مدرک دانشگاهی

Ex:

او برای کسب مدرک حقوق خود در دانشگاه تلاش می‌کند.

graduation [اسم]
اجرا کردن

فارغ‌التحصیلی

Ex: The university organizes two graduations each year .

دانشگاه هر سال دو فارغ‌التحصیلی برگزار می‌کند.

to graduate [فعل]
اجرا کردن

فارغ‌التحصیل شدن

Ex: She plans to graduate early so she can start her career .

او قصد دارد زودتر فارغ‌التحصیل شود تا بتواند شغل خود را شروع کند.

to attend [فعل]
اجرا کردن

حضور داشتن

Ex: He attends a study group at the library every weekend .

او هر آخر هفته در کتابخانه به یک گروه مطالعه می‌رود.

to pass [فعل]
اجرا کردن

قبول شدن

Ex: She passed with flying colors .

او با موفقیت گذراند.

to review [فعل]
اجرا کردن

مرور کردن

Ex: She likes to review her lecture notes right before bed .
to read [فعل]
اجرا کردن

خواندن

Ex: Can you read braille ?

آیا می‌توانید بریل بخوانید؟

to note [فعل]
اجرا کردن

نوشتن

Ex: He noted the directions on a piece of paper for later use .

او دستورالعمل‌ها را روی یک تکه کاغذ یادداشت کرد تا بعداً استفاده کند.

اجرا کردن

خلاصه کردن

Ex: The teacher asked the students to summarize the chapter they had just read in their textbooks .

معلم از دانش‌آموزان خواست تا فصل‌هایی را که تازه در کتاب‌های درسی خود خوانده‌اند خلاصه کنند.

to examine [فعل]
اجرا کردن

موردسنجش قرار دادن

Ex: The examiner will examine your skills by asking you to complete a series of tasks .

ممتحن با درخواست از شما برای تکمیل یک سری وظایف، مهارت‌های شما را آزمایش خواهد کرد.

اجرا کردن

مشارکت کردن

Ex: The team participated in the competition and achieved great success .
اجرا کردن

به بیان دیگر گفتن یا نوشتن

Ex: The editor suggested paraphrasing certain sentences to improve the flow and readability of the manuscript .

ویراستار پیشنهاد کرد که برخی از جملات را بازنویسی کند تا جریان و خوانایی دستنوشته بهبود یابد.

to assign [فعل]
اجرا کردن

واگذار کردن

Ex: The supervisor decided to assign the challenging project to the experienced team .

سرپرست تصمیم گرفت پروژه چالش‌برانگیز را به تیم با تجربه واگذار کند.

اجرا کردن

فرموله کردن

Ex: By the end of the lecture , the professor had formulated the entire theory into a simple equation .

تا پایان سخنرانی، استاد تمام نظریه را در یک معادله ساده فرموله کرده بود.

to register [فعل]
اجرا کردن

ثبت‌نام کردن

Ex: She plans to register for the science club at the start of the school year .

او قصد دارد در ابتدای سال تحصیلی برای باشگاه علوم ثبت نام کند.

present [صفت]
اجرا کردن

حاضر

Ex: Sarah arrived late and missed the beginning of the presentation , but she is present now .

سارا دیر رسید و ابتدای ارائه را از دست داد، اما الان حاضر است.

uneducated [صفت]
اجرا کردن

بی‌سواد

Ex: His uneducated guesses about science were often incorrect .

حدس‌های بی‌سواد او درباره علم اغلب نادرست بود.

educated [صفت]
اجرا کردن

تحصیل‌کرده

Ex: The educated population is better equipped to adapt to changes in the workplace and society .

جمعیت آموخته بهتر مجهز به انطباق با تغییرات در محل کار و جامعه است.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری اقدامات و واکنش های فیزیکی حرکات
فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس
استراحت و آرامش لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا
تغییر و شکل دادن سازماندهی و جمع آوری خلق و تولید Science
Education Research ستاره شناسی Physics
Biology Chemistry Geology Psychology
Mathematics نمودارها و شکل‌ها Geometry Environment
انرژی و قدرت چشماندازها و جغرافیا Technology Computer
Internet تولید و صنعت History Religion
فرهنگ و عرف زبان و دستور زبان Arts Music
فیلم و تئاتر Literature Architecture Marketing
Finance Management Medicine بیماری و علائم
Law Crime Punishment Politics
War Measurement احساسات مثبت احساسات منفی
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی