واژگان برای IELTS Academic (نمره 5) - Research

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مرتبط با تحقیق را یاد خواهید گرفت که برای آزمون آیلتس آکادمیک پایه ضروری هستند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
theory [اسم]
اجرا کردن

نظریه

Ex: Her theory on human behavior influenced the development of modern psychology .
data [اسم]
اجرا کردن

داده‌ها

Ex: The student conducted surveys to gather data for their research project .

دانشجو برای جمع‌آوری داده‌ها برای پروژه تحقیقاتی خود نظرسنجی‌هایی انجام داد.

abstract [اسم]
اجرا کردن

چکیده

Ex: The conference program included a list of session titles along with their corresponding abstracts .

برنامه کنفرانس شامل لیستی از عناوین جلسات به همراه چکیده‌های مربوطه بود.

observation [اسم]
اجرا کردن

مشاهده

Ex: The doctor ’s observation confirmed the diagnosis .

مشاهده پزشک تشخیص را تأیید کرد.

research [اسم]
اجرا کردن

پژوهش

Ex: The research on social media usage revealed interesting trends among teenagers .

تحقیق در مورد استفاده از رسانه‌های اجتماعی، روندهای جالبی در میان نوجوانان را آشکار کرد.

evidence [اسم]
اجرا کردن

مدرک

Ex: The detective collected fingerprints and other forensic evidence from the crime scene to aid in the investigation .
analysis [اسم]
اجرا کردن

تجزیه‌وتحلیل

Ex: The analysis of the market trends helped the company strategize its future investments .

تحلیل روندهای بازار به شرکت کمک کرد تا سرمایه‌گذاری‌های آینده خود را برنامه‌ریزی کند.

method [اسم]
اجرا کردن

متد

Ex: The actor 's method of preparing for roles involves immersive research and character analysis .

روش بازیگر برای آماده شدن برای نقش‌ها شامل تحقیق عمیق و تحلیل شخصیت می‌شود.

sample [اسم]
اجرا کردن

نمونه

Ex: A sample of students was selected to participate in the study on learning strategies in mathematics .

یک نمونه از دانش‌آموزان برای مشارکت در مطالعه درباره استراتژی‌های یادگیری در ریاضیات انتخاب شد.

result [اسم]
اجرا کردن

نتیجه

Ex: The experiment yielded unexpected results , prompting further research .

آزمایش نتایج غیرمنتظره‌ای به همراه داشت که منجر به تحقیقات بیشتر شد.

conclusion [اسم]
اجرا کردن

نتیجه‌گیری

Ex: He drew a conclusion from the results of the experiment .

او از نتایج آزمایش یک نتیجه‌گیری کرد.

finding [اسم]
اجرا کردن

یافته (علمی)

Ex:

یافته‌های اخیر او می‌تواند نحوه درک ما از تغییرات آب و هوایی را تغییر دهد.

publication [اسم]
اجرا کردن

نشریه

Ex: He subscribes to several business publications to stay updated .

او به چندین انتشارات تجاری مشترک می‌شود تا به‌روز بماند.

journal [اسم]
اجرا کردن

نشریه

Ex: The business journal reported on the recent changes in market trends .

مجله تجاری در مورد تغییرات اخیر در روندهای بازار گزارش داد.

essay [اسم]
اجرا کردن

مقاله

Ex: I need to finish my essay by tomorrow morning .

من باید مقاله خود را تا فردا صبح تمام کنم.

اجرا کردن

پرسش‌نامه

Ex: The doctor asked the patient to fill out a health questionnaire before the examination .

پزشک از بیمار خواست که قبل از معاینه یک پرسشنامه سلامت پر کند.

reference [اسم]
اجرا کردن

ارجاع

Ex: The reference note gave credit to the historian who provided the key insights for the book .

یادداشت مرجع اعتبار را به مورخی داد که بینش‌های کلیدی را برای کتاب فراهم کرد.

case [اسم]
اجرا کردن

استدلال

Ex: In her presentation , she made a persuasive case for the benefits of renewable energy .

در ارائه خود، او یک مورد متقاعد کننده برای مزایای انرژی تجدیدپذیر ارائه داد.

material [اسم]
اجرا کردن

ماده

Ex: She gathered material from various archives to complete her historical research .

او مواد را از آرشیوهای مختلف جمع آوری کرد تا تحقیقات تاریخی خود را تکمیل کند.

instrument [اسم]
اجرا کردن

وسیله

Ex: The engineer demonstrated how to use the new instrument for the data analysis .

مهندس نشان داد که چگونه از ابزار جدید برای تحلیل داده‌ها استفاده کنید.

source [اسم]
اجرا کردن

منبع

Ex: He found a rare source in the library archives that supported his theory .

او یک منبع نادر در آرشیو کتابخانه پیدا کرد که از نظریه‌اش حمایت می‌کرد.

approach [اسم]
اجرا کردن

رویکرد

Ex: The doctor explained the surgical approach for the procedure .

دکتر رویکرد جراحی را برای این روش توضیح داد.

factor [اسم]
اجرا کردن

عامل

Ex: Lack of sleep can be a contributing factor to decreased productivity at work .

کمبود خواب می‌تواند یک عامل مؤثر در کاهش بهره‌وری در کار باشد.

survey [اسم]
اجرا کردن

ارزیابی

Ex: A survey of voters indicated shifting political attitudes .

یک نظرسنجی از رأی‌دهندگان نشان‌دهنده تغییر نگرش‌های سیاسی بود.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری اقدامات و واکنش های فیزیکی حرکات
فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس
استراحت و آرامش لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا
تغییر و شکل دادن سازماندهی و جمع آوری خلق و تولید Science
Education Research ستاره شناسی Physics
Biology Chemistry Geology Psychology
Mathematics نمودارها و شکل‌ها Geometry Environment
انرژی و قدرت چشماندازها و جغرافیا Technology Computer
Internet تولید و صنعت History Religion
فرهنگ و عرف زبان و دستور زبان Arts Music
فیلم و تئاتر Literature Architecture Marketing
Finance Management Medicine بیماری و علائم
Law Crime Punishment Politics
War Measurement احساسات مثبت احساسات منفی
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی