سرگرمی، رسانه و فرهنگ دیجیتال - Gameplay & Mechanics

Here you will find slang for gameplay and mechanics, highlighting terms used to describe game rules, strategies, and in-game actions.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سرگرمی، رسانه و فرهنگ دیجیتال
cheese [اسم]
اجرا کردن

تاکتیک ارزان

Ex: He complained about all the cheese in the match .

او از تمام cheese در مسابقه شکایت کرد.

to one-shot [فعل]
اجرا کردن

با یک ضربه کشتن

Ex:

اجازه ندهید با حملات غافلگیرانه one-shot شوید.

to feed [فعل]
اجرا کردن

غذا دادن

Ex: She got frustrated and started feeding .

او ناامید شد و شروع به feed کرد.

اجرا کردن

بازی تیراندازی کلاسیک

Ex:

من عاشق بازی کردن بومر شوتر به خاطر حس قدیمی‌اش هستم.

to choke [فعل]
اجرا کردن

خراب کردن

Ex: Teams often choke in finals .

تیم‌ها اغلب در فینال‌ها شکست می‌خورند.

to clap [فعل]
اجرا کردن

نابود کردن

Ex: They clapped the enemy team in under five minutes .

آن‌ها تیم حریف را در کمتر از پنج دقیقه شکست دادند.

to crank 90s [عبارت]
اجرا کردن

(in Fortnite) to build rapid 90-degree turns repeatedly to gain height; used in the progressive form

Ex:
اجرا کردن

تخریب بازی

Ex:

عملکردشان شبیه گیم‌تروینگ بود.

gib [اسم]
اجرا کردن

اندام‌های پراکنده

Ex: The shotgun blast turned the enemy into gibs .

شلیک تفنگ ساچمه‌ای دشمن را به تکه‌ها تبدیل کرد.

to own [فعل]
اجرا کردن

شکست دادن

Ex: He got owned so hard in that duel .

او در آن دوئل own سختی خورد.

god mode [اسم]
اجرا کردن

حالت خدا

Ex:

آنها به حالت خدا سوئیچ کردند تا مرحله را سریع‌تر تمام کنند.

god roll [اسم]
اجرا کردن

رول الهی

Ex:

او گاد رول جدیدش را در چت نشان داد.

to pwn [فعل]
اجرا کردن

غلبه کردن بر حریف (در بازی کامپیوتری)

Ex:

او با تیرهای تکتیرانداز خود همه را pwn می‌کند.

to necro [فعل]
اجرا کردن

نکرو

Ex:

او در حال نکرو کردن دشمنان برای ساختن ارتش خود است.

to nerf [فعل]
اجرا کردن

ضعیف کردن

Ex:

او گفت که تفنگ ساچمه‌ای باید دوباره نرف شود.

to one-tap [فعل]
اجرا کردن

با یک شلیک کشتن

Ex:

آنها عاشق one-tap کردن دشمنان با اسلحه‌های کمری هستند.

quickscope [اسم]
اجرا کردن

تیر سریع

Ex:

او یک مونتاژ از بهترین quickscopes خود را آپلود کرد.

wombo combo [اسم]
اجرا کردن

ترکیب تعیین‌کننده

Ex:

او یک مونتاژ از تمام wombo-combo‌ها را ضبط کرد.

ult [اسم]
اجرا کردن

قدرت نهایی

Ex: He activated his ult and turned the tide of the match .

او آلت خود را فعال کرد و جریان مسابقه را تغییر داد.