سرگرمی، رسانه و فرهنگ دیجیتال - Internet Content

Here you will find slang for internet content, covering memes, videos, posts, and other media shared online.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سرگرمی، رسانه و فرهنگ دیجیتال
nakie [اسم]
اجرا کردن

سلفی برهنه

Ex:

نیکی‌ها معمولاً برای پیام‌های خصوصی در نظر گرفته شده‌اند، نه برای رسانه‌های اجتماعی.

chibi [اسم]
اجرا کردن

چیبی

Ex:

او یک چیبی از گربه‌اش برای اینستاگرام ساخت؛ خیلی بامزه است.

copypasta [اسم]
اجرا کردن

کپی‌پاستا

Ex:

کپی‌پاستا درباره "جنگجوی صفحه‌کلید" همه را خنداند.

اجرا کردن

a state caused by spending too much time online, making the real world feel as chaotic or strange as the internet

Ex:
lore [اسم]
اجرا کردن

لور

Ex: She writes fan posts explaining the lore of her favorite series .

او پست‌های طرفداران را می‌نویسد که لور سریال مورد علاقه‌اش را توضیح می‌دهد.

اجرا کردن

to quickly gain popularity or go viral

Ex: The hashtag is already catching fire on Instagram .
to blow up [فعل]
اجرا کردن

to gain sudden and massive popularity, especially online or on social media

Ex: I hope my post blows up like that one did .

امیدوارم پست من منفجر شود همانطور که آن یکی کرد.

baity [صفت]
اجرا کردن

جلب‌کننده توجه

Ex:

عنوان ویدیوی یوتیوب او فوق‌العاده کلیک‌بیت است، اما محتوا در واقع مفید است.

rage-bait [اسم]
اجرا کردن

طعم خشم

Ex:

ویدیو یک تکه طعمه خشم بود که به عنوان آموزش پنهان شده بود.

inspo [اسم]
اجرا کردن

الهام

Ex:

آن نقل قول inspo صبح دوشنبه خالص است.

shelfie [اسم]
اجرا کردن

عکس قفسه کتاب

Ex:

او یک شلفی به اشتراک گذاشت تا پایان بازسازی خود را جشن بگیرد.

wefie [اسم]
اجرا کردن

سلفی گروهی

Ex:

آن‌ها همه را در قاب فشرده کردند تا یک wefie عالی بگیرند.

memeable [صفت]
اجرا کردن

قابل تبدیل به میم

Ex:

این نقل قول قابل تبدیل به میم است، من از همین حالا می‌بینم که دارد ترند می‌شود.