سرگرمی، رسانه و فرهنگ دیجیتال - Streaming Culture

Here you will find slang for streaming culture, highlighting terms related to live streaming, content creators, and the online viewing experience.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سرگرمی، رسانه و فرهنگ دیجیتال
اجرا کردن

استریم اسنایپ کردن

Ex:

استریم اسنایپ نکنید؛ آن تقلب محسوب می‌شود.

IRL stream [اسم]
اجرا کردن

پخش زنده از زندگی واقعی

Ex:

من یک استریم IRL از سفر کوهنوردی‌شان گرفتم.

W streamer [اسم]
اجرا کردن

استریمر با کیفیت

Ex:

او یک استریمر W است؛ همیشه سرگرم‌کننده.

L streamer [اسم]
اجرا کردن

استریمر ناامیدکننده

Ex:

طرفداران شوخی کردند که او یک استریمر L بود پس از آن شکست.

to clip it [عبارت]
اجرا کردن

to record or save a notable, funny, or impressive moment from a stream or video

Ex:
dead chat [اسم]
اجرا کردن

چت مرده

Ex:

من گروه را بررسی کردم و متوجه شدم که یک چت مرده بود.

hype train [اسم]
اجرا کردن

قطار شور و شوق

Ex:

استریمر یک هایپ ترین برای رسیدن به 10 هزار دنبال‌کننده شروع کرد.

to DonoWall [فعل]
اجرا کردن

نادیده گرفتن اهدا

Ex:

به خاطر پرسیدن یک سوال دونووال شدم.

facecam [اسم]
اجرا کردن

a live or recorded video showing a streamer's or participant's face during a video or stream

Ex:

فیس‌کم او یخ زده بود، اما صدا ادامه داشت.

اجرا کردن

محتوای واکنش

Ex:

طرفداران از محتوای واکنشی او به دلیل نظرات خنده‌دار لذت می‌برند.

subathon [اسم]
اجرا کردن

ساباتون

Ex:

او یک سوباتون 72 ساعته برای خیریه برنامه‌ریزی کرد.