سرگرمی، رسانه و فرهنگ دیجیتال - Fan & Celebrity Culture

Here you will find slang for fan and celebrity culture, highlighting terms used to talk about fandoms, stars, and pop culture obsession.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سرگرمی، رسانه و فرهنگ دیجیتال
stan [اسم]
اجرا کردن

یک طرفدار متعصب

Ex:

آنها استن‌های گروه‌های راک کلاسیک هستند.

hard stan [اسم]
اجرا کردن

یک طرفدار پرشور

Ex:

او اعتراف می‌کند که یک هارد استن است، اما بیشتر در مورد استعدادشان است.

soft stan [اسم]
اجرا کردن

یک طرفدار احساسی

Ex:

آن طرفدار یک soft stan است، همیشه نظرات شیرین به اشتراک می‌گذارد.

fanon [اسم]
اجرا کردن

در فانون، آنها ازدواج کرده‌اند.

Ex:

او توضیحات فانون را به توضیحات رسمی ترجیح می‌دهد.

headcanon [اسم]
اجرا کردن

باور شخصی

Ex:

آن هدکانن در مورد اقدامات شخصیت توضیح زیادی می‌دهد.

fan service [اسم]
اجرا کردن

خدمات طرفداران

Ex:

من از فن سرویس قدردانی می‌کنم، حتی اگر بینندگان معمولی ممکن است آن را از دست بدهند.

main pop girl [عبارت]
اجرا کردن

a dominant or reigning female pop artist, often considered the face of pop music at a given time

Ex:
one-hit wonder [عبارت]
اجرا کردن

an artist or group known primarily for a single popular song or success

Ex:
main slayer [عبارت]
اجرا کردن

the most dominant, powerful, or iconic member or character, often recognized as the standout

Ex:
اجرا کردن

اجرای آوازی چشمگیر

Ex:

کنسرت او پر از اجرای آوازی چشمگیر بود.

اجرا کردن

گیاه صنعت

Ex:

منتقدان ستاره جدید را متهم کردند که یک گیاه صنعتی است.

اجرا کردن

افسانه لاغر

Ex:

طرفداران او را skinny legend آنلاین نامیدند.

worldstar [حرف ندا]
اجرا کردن

ورلدستار!

Ex:

وقتی بحث داغ شد، او worldstar فریاد زد.

crackship [اسم]
اجرا کردن

کشتی پوچ

Ex:

آن فان‌فیکشن شامل کرک‌شیپ مسخره‌ترین است.

parasocial [صفت]
اجرا کردن

پاراسوشیال

Ex:

شبکه‌های اجتماعی تعاملات پاراسوشیال را تقویت می‌کنند.

to promo [فعل]
اجرا کردن

تبلیغ کردن

Ex:

او همیشه در حال تبلیغ آخرین پروژه‌هایش به صورت آنلاین است.