بازی‌ها - انواع بازی‌های گرفتن ترفند

در اینجا شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به انواع بازی‌های گرفتن ترفند مانند "بیخ", "پل" و "پیکت" را یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
بازی‌ها
Briscola [اسم]
اجرا کردن

بریسکولا

Ex: To win at Briscola , you need to carefully choose when to use your trump cards .

برای بردن در بریسکولا، باید با دقت انتخاب کنید که چه زمانی از کارت‌های برنده خود استفاده کنید.

اجرا کردن

پانصد

Ex: In Five Hundred , the Joker is often a game-changer , especially when it 's played at the right time .

در Five Hundred، جوکر اغلب بازی را تغییر می‌دهد، به ویژه زمانی که در زمان مناسب بازی شود.

bridge [اسم]
اجرا کردن

بریج (نوعی بازی ورق)

Euchre [اسم]
اجرا کردن

پاسور فریب (بازی ورق)

Ex: They played Euchre all night long during their family reunion .

آنها تمام شب در طول دیدار خانوادگی‌شان یوکر بازی کردند.

bezique [اسم]
اجرا کردن

بزیک (بازی ورق)

Ex:

در طول آخر هفته بارانی، آنها ساعت‌ها وقت صرف بازی بزیک در کنار شومینه کردند.

ecarte [اسم]
اجرا کردن

اکارت

Ex:

آن‌ها تصمیم گرفتند بعد از شام اکارت بازی کنند، از جو آرام و چالش لذت ببرند.

Hearts [اسم]
اجرا کردن

دل

Ex: He won three tricks in a row , but ended up with too many penalty points in Hearts .

او سه ترف پشت سر هم برد، اما در دل‌ها با امتیازات جریمه زیادی مواجه شد.

Jass [اسم]
اجرا کردن

جاس

Ex: After a few rounds of Jass , I started getting better at predicting my teammate 's moves .

بعد از چند دور Jass، من شروع به پیش‌بینی بهتر حرکات هم‌تیمی‌ام کردم.

Truc [اسم]
اجرا کردن

تروک

Ex: They enjoy playing Truc during family gatherings , as it brings everyone together .

آنها از بازی تروک در گردهمایی‌های خانوادگی لذت می‌برند، زیرا همه را دور هم جمع می‌کند.

Ninety-nine [اسم]
اجرا کردن

نود و نه

Ex: She won the game of Ninety-nine by reaching exactly 99 points , much to everyone ’s surprise .

او با رسیدن به دقیقاً ۹۹ امتیاز، بازی نود و نه را برد، که همه را متعجب کرد.

Oh Hell [اسم]
اجرا کردن

اوه هیل

Ex:

بعد از چند دور بازی Oh Hell، متوجه شدم که باید در پیشنهادهایم دقت بیشتری داشته باشم.

pinochle [اسم]
اجرا کردن

پینوکل (بازی ورق)

Ex:

او در تشکیل ملدها در پینوکل واقعاً خوب بود، که به تیمش برای پیروزی کمک کرد.

Pitch [اسم]
اجرا کردن

پیچ

Ex: In Pitch , the goal is to score as many points as possible by winning tricks .

در Pitch، هدف کسب امتیاز هرچه بیشتر با بردن دست‌ها است.

Skat [اسم]
اجرا کردن

اسکات

Ex: Skat is one of the most popular card games in Germany .

اسکات یکی از محبوب‌ترین بازی‌های کارتی در آلمان است.

Schnapsen [اسم]
اجرا کردن

شنابسن

Ex: She carefully planned her moves in Schnapsen , hoping to outsmart her opponent .

او با دقت حرکاتش را در شنپسن برنامه‌ریزی کرد، به امید اینکه حریفش را مغلوب کند.

spades [اسم]
اجرا کردن

اسپیدز (بازی ورق)

Ex: We played spades for hours during the road trip , and everyone had a great time .

ما در طول سفر جاده‌ای ساعت‌ها اسپید بازی کردیم و همه زمان خوبی داشتند.

whist [اسم]
اجرا کردن

ویست (نوعی بازی ورق)

Ex: She invited her friends over for a friendly whist tournament .

او دوستانش را به یک تورنمنت دوستانه ویست دعوت کرد.

Tarocchini [اسم]
اجرا کردن

an Italian trick-taking card game played with a specialized deck of 62 or 63 cards, where players bid on the number of tricks they will win and aim to capture high-value cards, especially the Tarocchi cards, to earn points and win the game

Ex: A well-timed use of a trump card can turn the tide in a Tarocchini match .

استفاده به‌موقع از یک برگ برنده می‌تواند جریان یک مسابقه Tarocchini را تغییر دهد.

bid whist [اسم]
اجرا کردن

ویست پیشنهادی

Ex: At the family reunion , we spent hours playing bid whist while enjoying snacks and chatting .

در تجدید دیدار خانوادگی، ساعت‌ها وقت صرف بازی بید ویست کردیم در حالی که از تنقلات لذت می‌بردیم و گپ می‌زدیم.

Rook [اسم]
اجرا کردن

راک، یک بازی ورق که در آن بازیکنان روی تعداد ترفندهایی که برنده خواهند شد پیشنهاد می‌دهند، با یک دسته ورق تخصصی 57 تایی بازی می‌شود، شامل یک کارت 'راک' منحصر به فرد.

All Fours [اسم]
اجرا کردن

آل فورز

Ex: The final score was close , but one team reached 14 points first , winning the game of All Fours .

امتیاز نهایی نزدیک بود، اما یک تیم ابتدا به 14 امتیاز رسید و بازی All Fours را برد.

اجرا کردن

ویست آلمانی

Ex:

او از گرفتن آخرین ترفند در ویست آلمانی بسیار هیجان زده بود و پیروزی خود را تضمین کرد.

ombre [اسم]
اجرا کردن

امبر

Ex: He won the ombre round by choosing the right trump suit at the beginning .

او با انتخاب رنگ برنده درست در ابتدا، دور ombre را برد.

اجرا کردن

ویست حذفی

Ex: He won the first few rounds , but in the final round of knock out whist , he was knocked out .

او چند دور اول را برد، اما در دور نهایی نوک اوت ویست، حذف شد.

Black Lady [اسم]
اجرا کردن

بی‌دل (بازی)

Ex: I was so close to winning Black Lady , but I ended up losing because I could n't avoid the queen of spades in the final round .

من خیلی نزدیک به بردن در Black Lady بودم، اما چون نتوانستم در دور آخر از ملکه خشت اجتناب کنم، باختم.

court piece [اسم]
اجرا کردن

حکم (بازی)

Ex: We played court piece all night , and my team ended up winning by just one trick .

ما تمام شب بازی ورق محبوب را بازی کردیم، و تیم من در نهایت فقط با یک ترفند برنده شد.

pasur [اسم]
اجرا کردن

چهاربرگ

Ex: The trump suit in pasur can completely change the outcome of a round .

رنگ برنده در پاسور می‌تواند نتیجه یک دور را کاملاً تغییر دهد.

shelem [اسم]
اجرا کردن

شلم (بازی)

Ex: They spent the evening playing shelem and enjoying each other 's company .

آنها شب را به بازی shelem و لذت بردن از همدیگر گذراندند.

Elfern [اسم]
اجرا کردن

الفرن یک بازی کارت جمع‌آوری ترف است که در آلمان سرچشمه گرفته و با یک دسته 32 کارتی بازی می‌شود، جایی که بازیکنان به دنبال گرفتن کارت‌های با ارزش خاص برای امتیاز گرفتن در هر دور هستند.

Ex: During our family gatherings , Elfern is always a favorite game to play after dinner .

در گردهمایی‌های خانوادگی ما، Elfern همیشه یک بازی محبوب بعد از شام است.

Schafkopf [اسم]
اجرا کردن

شافکپف

Ex: Schafkopf requires a lot of strategy , especially when deciding which cards to play in each trick .

شافکپف به استراتژی زیادی نیاز دارد، به ویژه هنگام تصمیم گیری درباره اینکه در هر دست چه کارت‌هایی بازی شود.

Toepen [اسم]
اجرا کردن

توپن

Ex: We played Toepen for hours last night and laughed the whole time .

دیشب ساعتها Toepen بازی کردیم و تمام مدت خندیدیم.

Sixty-Six [اسم]
اجرا کردن

شصت و شش

Ex: After learning the rules of Sixty-Six , we quickly became competitive .

پس از یادگیری قوانین شصت و شش، به سرعت رقابتی شدیم.

Klaberjass [اسم]
اجرا کردن

کلابرجاس

Ex: After dinner , they started a game of Klaberjass , with everyone joining in .

بعد از شام، آنها یک بازی کلابرجاس را شروع کردند، که همه در آن شرکت کردند.

Bete [اسم]
اجرا کردن

بت

Ex:

او داشت عصبانی می‌شد چون مدام در Bête ترفندها را می‌باخت.

اجرا کردن

سولو با شش پیشنهاد

Ex: He carefully calculated his cards before making a bid in six-bid solo , hoping to secure a win .

او قبل از ارائه پیشنهاد در six-bid solo، با دقت کارت‌هایش را محاسبه کرد، به امید تضمین یک پیروزی.

اجرا کردن

پل تکراری

Ex: He practiced duplicate bridge for years before finally winning a national tournament .

او سال‌ها بریج تکراری تمرین کرد قبل از اینکه بالاخره در یک مسابقه ملی برنده شود.

Preferans [اسم]
اجرا کردن

پرفرانس

Ex:

پس از چند دور بازی پرفرانس، آنها در پیش‌بینی کارت‌هایی که بعداً بازی می‌شوند بهتر شدند.

Karnoffel [اسم]
اجرا کردن

کارنوفل

Ex:

در حالی که کارنوفل بازی می‌کرد، متعجب شد که فهمید یک کارت پایین‌تر گاهی می‌تواند به دلیل قوانین خاص یک کارت بالاتر را شکست دهد.

tarot [اسم]
اجرا کردن

a card game in which players use a specialized deck featuring trump cards and unique suits to win tricks

Ex: Winning a trick in tarot requires careful strategy .
اجرا کردن

تاروت فرانسوی

Ex:

تیم من بازی تاروت فرانسوی را باخت زیرا قدرت خال برتر را دست کم گرفتیم.