صفات ویژگی‌های انتزاعی انسان - صفت‌های حالت‌های ذهنی موقت خنثی

این صفت‌ها تجربیات عاطفی را توصیف می‌کنند که نه آشکارا مثبت هستند و نه منفی، شامل احساسات بی‌طرفی یا بی‌تفاوتی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
صفات ویژگی‌های انتزاعی انسان
aware [صفت]
اجرا کردن

آگاه

Ex: The students were not aware of the upcoming test until the teacher reminded them .

دانش‌آموزان از آزمون پیش‌رو مطلع نبودند تا اینکه معلم به آنها یادآوری کرد.

unaware [صفت]
اجرا کردن

ناآگاه

Ex: She walked into the room , unaware of the argument that had just taken place .

او وارد اتاق شد، بی‌خبر از مشاجره‌ای که تازه اتفاق افتاده بود.

reluctant [صفت]
اجرا کردن

بی‌میل

Ex: Despite her talent , she was reluctant to perform in front of an audience because of stage fright .

علیرغم استعدادش، او به دلیل ترس از صحنه میل نداشت در مقابل تماشاگران اجرا کند.

sure [صفت]
اجرا کردن

مطمئن

Ex: She was sure that she had locked the front door before leaving the house .

او مطمئن بود که در ورودی را قبل از ترک خانه قفل کرده است.

hesitant [صفت]
اجرا کردن

مردد

Ex: In the face of uncertainty , the team was hesitant to commit to a final decision .

در مواجهه با عدم قطعیت، تیم در تعهد به یک تصمیم نهایی مردد بود.

alert [صفت]
اجرا کردن

هشیار

Ex:

دانش آموز هوشیار به محض مواجهه با مفهومی که متوجه نشد، دستش را بلند کرد تا سوالی بپرسد.

wary [صفت]
اجرا کردن

مراقب

Ex: She was wary of giving out personal information to unknown callers .

او از دادن اطلاعات شخصی به تماس‌گیرندگان ناشناس احتیاط می‌کرد.

indifferent [صفت]
اجرا کردن

بی‌تفاوت

Ex: She felt indifferent towards the new fashion trend , preferring her own style .

او نسبت به روند جدید مد بی‌تفاوت احساس می‌کرد و سبک خود را ترجیح می‌داد.

intent [صفت]
اجرا کردن

مصمم

Ex: Despite the challenges , she remained intent on pursuing her dream of becoming a doctor .

علیرغم چالش‌ها، او مصمم به دنبال کردن رویای خود برای تبدیل شدن به یک پزشک باقی ماند.

ambivalent [صفت]
اجرا کردن

دو دل

Ex: She was ambivalent about the movie , enjoying some aspects while finding others disappointing .

او درباره فیلم دوگانه‌نگری داشت، از برخی جنبه‌ها لذت می‌برد در حالی که برخی دیگر را ناامیدکننده می‌یافت.

undecided [صفت]
اجرا کردن

مردد

Ex: She is still undecided about which college to attend , weighing the pros and cons of each option .

او هنوز نامطمئن است که به کدام دانشگاه برود، مزایا و معایب هر گزینه را سبک و سنگین می‌کند.

responsive [صفت]
اجرا کردن

مشتاق

Ex: The website 's design is responsive , adapting seamlessly to different devices for optimal user experience .

طراحی وبسایت واکنش‌گرا است و به راحتی با دستگاه‌های مختلف برای تجربه کاربری بهینه سازگار می‌شود.

willing [صفت]
اجرا کردن

مایل

Ex: She was willing to compromise in order to reach a resolution .

او مایل بود برای رسیدن به یک راه‌حل مصالحه کند.

unwilling [صفت]
اجرا کردن

بی میل

Ex: She was unwilling to forgive him for his betrayal .

او مایل نبود که به خاطر خیانتش او را ببخشد.

اجرا کردن

بی‌خبر

Ex: He was robbed by an unsuspecting stranger who offered to help him with his car trouble .

او توسط یک غریبه بی‌خبر که پیشنهاد کمک به مشکل ماشینش را داد، سرقت شد.

conscious [صفت]
اجرا کردن

هوشیار

Ex: The child became conscious after being given oxygen .

کودک پس از دریافت اکسیژن هوشیار شد.

unconscious [صفت]
اجرا کردن

ناخودآگاه

Ex: They were unconscious of the impact their words had on others .

آنها ناخودآگاه از تأثیر کلماتشان بر دیگران بودند.

cognizant [صفت]
اجرا کردن

آگاه

Ex: Despite her age , she was cognizant of the latest technological advancements .

علیرغم سنش، او از آخرین پیشرفت‌های فناوری آگاه بود.