منصف
آنها به یک توافق عادلانه رسیدند که به نفع هر دو طرف به طور مساوی بود.
این صفات، فضیلتها و کیفیتهای اخلاقی را توصیف میکنند که صداقت، راستی، دلسوزی، انصاف و نوعدوستی یک فرد را منعکس میکنند.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
منصف
آنها به یک توافق عادلانه رسیدند که به نفع هر دو طرف به طور مساوی بود.
صادق
شاهد صادق در دادگاه شهادت داد و شواهد حیاتی برای پرونده ارائه کرد.
بااخلاق
تاجر اخلاقی از کوتاه کردن راه یا مصالحه بر سر کیفیت خودداری کرد، صداقت را بر سود ترجیح داد.
صادق (شخص)
علیرغم چالشها، او در تعهدش به ارزشهایش صادق باقی ماند.
متواضع
او همیشه در مورد مهارتهایش متواضع بوده، هرگز لاف نمیزند و به دنبال جلب توجه نیست.
سخاوتمند
انعام سخاوتمندانهای که مشتری راضی گذاشت، نشاندهنده قدردانی آنها از خدمات استثنایی بود که دریافت کرده بودند.
مؤدب
گردشگر مؤدب به صورت محترمانه راهنمایی خواست.
محترم
رئیس محترم ارتباطات باز و انصاف را ارزش میگذارد و محیط کاری مثبت و محترمانهای ایجاد میکند.
وفادار
طرفدار وفادار با وفاداری در هر بازی حاضر شد و با اشتیاق از تیمش حمایت کرد، چه ببرد چه ببازد.
متعهد
داوطلب متعهد آخر هفتهها را در پناهگاه محلی کمک میکند، با انگیزهای برای ایجاد تغییر در زندگی دیگران.
بیگناه
کارمند بیگناه پس از یک تحقیق دقیق که بیگناهی او را آشکار کرد، از سوءظن تبرئه شد.
محترم
همسایه محترم مراقب است که سطح صدا را پایین نگه دارد و حریم خصوصی دیگران در جامعه را محترم بشمارد.
وفادار
در طول سالها، او به اصول خود وفادار ماند و هرگز به باورهایش خیانت نکرد.
شریف
دانشجوی محترم همیشه سیاستهای صداقت تحصیلی را رعایت میکرد، هرگز در تکالیف خود تقلب یا سرقت ادبی نمیکرد.
روادار
در یک جامعه چندفرهنگی، مدارا با آداب و رسوم مختلف برای ترویج هماهنگی و درک ضروری است.
صادق
طبیعت راستگو او باعث شد که او یک محرم راز مورد اعتماد باشد.
شریف
علیرغم مواجهه با وسوسهها، او فضیلتمند باقی ماند و به اصول خود وفادار بود.
عادل
خشم عادلانه معترضان جنبشی برای تغییر اجتماعی به راه انداخت.
باوجدان
به عنوان یک شهروند وجدانی، او به طور منظم داوطلب میشود تا از خیریههای محلی و ابتکارات جامعه حمایت کند.
ثابتقدم
حتی در زمانهای سخت، او یک دوست وفادار باقی ماند، همیشه حاضر برای ارائه حمایت.
فداکار
دوست نوع دوست همیشه در زمانهای سخت پشتیبانی و کمک ارائه میداد.
دلسوز
طبیعت نیکوکارانه او باعث شد که در محله محبوب شود.
مبتنی بر اخلاق و درستکاری
یک راهب درستکار از ثروت دنیوی بیزار بود.