واژگان سطح فوق متوسط - سفرها

در این درس، کلمات مرتبط با سفر، از جمله مقاصد و وسایل حمل و نقل، مورد بررسی قرار می‌گیرند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح فوق متوسط
اجرا کردن

شرکت هواپیمایی

Ex:

شرکت هواپیمایی پروازهای بین‌المللی ارائه می‌دهد.

اجرا کردن

(صندلی) درجه یک (هواپیما، قطار و ...)

Ex:

من ترجیح می‌دهم وقتی می‌توانم با درجه یک پرواز کنم.

اجرا کردن

آژانس مسافرتی

Ex:

آژانس مسافرتی کل برنامه سفر را سازماندهی کرد.

اجرا کردن

کلاس گردشگری

Ex:

در کلاس توریستی، یک وعده غذایی سبک سرو کردند.

اجرا کردن

صندلی کنار راهرو (هواپیما و...)

Ex:

صندلی‌های راهرو معمولاً در دسترس‌تر هستند.

اجرا کردن

صندلی کنار پنجره

Ex:

صندلی خود را با یک صندلی کنار پنجره عوض کردم.

اجرا کردن

خدمه

Ex:

خدمه کشتی بسیار مهربان بودند.

اجرا کردن

مهماندار

Ex:

من باید با مهماندار هواپیما صحبت کنم.

desembarcar [فعل]
اجرا کردن

پیاده شدن (از کشتی یا هواپیما)

Ex:

همه گردشگران در بندر اصلی پیاده شدند.

اجرا کردن

سالن انتظار

Ex:

سالن پرواز دارای فروشگاه‌ها و رستوران‌های زیادی است.

el despegue [اسم]
اجرا کردن

بلند شدن (هواپیما)

Ex:

خلبان برخاست را اعلام کرد.

la llegada [اسم]
اجرا کردن

ورود

Ex:

آنها ورود رئیس‌جمهور را اعلام کردند.

la ida [اسم]
اجرا کردن

حرکت (از جایی)

Ex:

خروج پرواز به موقع بود.

اجرا کردن

بلیط یک‌طرفه

Ex:

بلیت یک‌طرفه به نام من صادر شد.

اجرا کردن

بلیط رفت و برگشت

Ex:

من به یک بلیط رفت و برگشت برای هفته آینده نیاز دارم.

اجرا کردن

سفر جاده‌ای

Ex:

در طول سفر جاده‌ای، از چندین شهر بازدید کردیم.

اجرا کردن

کوله گَرد

Ex:

کوله‌گرد تمام تجهیزات خود را در کوله‌پشتی حمل می‌کرد.

اجرا کردن

اکوتوریسم

Ex:

اکوتوریسم یک روش پایدار برای سفر است.

recorrer [فعل]
اجرا کردن

سراسر جایی را گشتن

Ex:

من می‌خواهم کشور را با ماشین بگردم.

la aduana [اسم]
اجرا کردن

گمرک

Ex:

مأموران گمرک در فرودگاه و بندر کار می‌کنند.

completo [صفت]
اجرا کردن

پر

Ex:

تور کامل است، جای بیشتری وجود ندارد.

اجرا کردن

اتاق خالی

Ex:

ریسپشن نشان داد که اتاق خالی وجود ندارد.

la posada [اسم]
اجرا کردن

مسافرخانه

Ex:

ما شب را در یک مسافرخانه دنج گذراندیم.

اجرا کردن

اقامت

Ex:

اسکان اتاق‌های راحتی دارد.