واژگان سطح فوق متوسط - حیوانات و حیوانات خانگی

در این درس، کلمات مربوط به حیوانات و حیوانات خانگی بررسی می‌شود، گونه‌ها و مراقبت‌ها توصیف می‌شود.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح فوق متوسط
la correa [اسم]
اجرا کردن

قلاده

Ex:

من یک بند جدید برای حیوان خانگی‌ام خریدم.

la jaula [اسم]
اجرا کردن

قفس

Ex:

شیر در یک قفس بزرگ در باغ وحش زندگی می‌کند.

el ladrido [اسم]
اجرا کردن

واق‌واق (سگ)

Ex:

سگ نگهبان پارس‌های بسیار قدرتمندی دارد.

el miau [اسم]
اجرا کردن

میومیو

Ex:

میو گربه همسایه‌ها را بیدار کرد.

abatir [فعل]
اجرا کردن

شیرجه رفتن (به سوی طعمه)

Ex:

گله پرندگان فرود آمد روی مزرعه محصول.

aparear [فعل]
اجرا کردن

جفت‌گیری کردن

Ex:

ماهی‌ها در آب آرام جفت‌گیری می‌کنند.

acariciar [فعل]
اجرا کردن

نوازش کردن

Ex:

بعد از مسابقه اسب را نوازش کردند.

gruñir [فعل]
اجرا کردن

خرخر کردن

Ex:

سگ زیر نفسش غرغر می‌کرد.

ronronear [فعل]
اجرا کردن

خر خر کردن

Ex:

او در طول چرت به آرامی خرخر می‌کرد.

castrar [فعل]
اجرا کردن

عقیم کردن

Ex:

مزرعه تمام خوک‌های جوان را اخته می‌کند.

capar [فعل]
اجرا کردن

عقیم کردن

Ex:

در مزرعه، آنها هر سال گاوهای نر را اخته می‌کنند.

esterilizar [فعل]
اجرا کردن

عقیم کردن

Ex:

عقیم‌سازی به کنترل تولیدمثل گربه‌ها و سگ‌ها کمک می‌کند.

domar [فعل]
اجرا کردن

رام کردن

Ex:

مربی، سگ‌های ولگرد را رام کرد.

morder [فعل]
اجرا کردن

گاز گرفتن

Ex:

گربه سعی کرد اسباب‌بازی را گاز بگیرد.

picar [فعل]
اجرا کردن

نیش زدن

Ex:

یک عقرب پای مرا گزید.

posar [فعل]
اجرا کردن

نشستن (پرندگان)

Ex:

گنجشک روی پشت‌بام نشست.

galopar [فعل]
اجرا کردن

چهارنعل رفتن

Ex:

اسب‌ها روی شن‌های ساحل با سرعت می‌تاختند.

اجرا کردن

غذا دادن

Ex:

فراموش نکن که به ماهی‌ها غذا بدهی.

eraza [فعل]
اجرا کردن

حالت تدافعی گرفتن

Ex:

حیوان از سرما موهایش راست شد.

rabioso [صفت]
اجرا کردن

هار

Ex:

یک سگ هاری‌زده می‌تواند بیماری را به حیوانات دیگر منتقل کند.

feroz [صفت]
اجرا کردن

درنده

Ex:

کوسه‌ها خشن هستند و سریع حمله می‌کنند.

fiero [صفت]
اجرا کردن

درنده

Ex:

گرگ خشمگین به غریبه حمله کرد.

salvaje [صفت]
اجرا کردن

وحشی

Ex:

اسب‌های وحشی آزادانه در دشت می‌دوند.

dócil [صفت]
اجرا کردن

رام‌شدنی

Ex:

بچه‌گربه‌ها وقتی نوازش می‌شوند بسیار مطیع هستند.

manso [صفت]
اجرا کردن

اهلی

Ex:

اسب‌های مانسو در مزرعه آرام می‌چریدند.

domesticado [صفت]
اجرا کردن

اهلی‌شده

Ex:

گونه‌های زیادی از پرندگان می‌توانند اهلی شوند.

canino [صفت]
اجرا کردن

سگ‌سان

Ex:

بیمارستان سگ سگ‌های بیمار را درمان می‌کند.

felino [صفت]
اجرا کردن

گربه‌سان

Ex:

سایه ظاهری گربه‌سان داشت.