واژگان سطح فوق متوسط - آب و هوا و اقلیم

در این درس، کلمات مربوط به آب و هوا و اقلیم بررسی می‌شوند، که شرایط و پیش‌بینی‌ها را توصیف می‌کنند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح فوق متوسط
اجرا کردن

رگبار

Ex:

ما در باران شدید تابستان خیس شدیم.

el chubasco [اسم]
اجرا کردن

رگبار

Ex:

قایق به دلیل چوباسکو در پیشروی مشکل داشت.

el diluvio [اسم]
اجرا کردن

بارش سنگین

Ex:

ماشین‌ها توسط سیل به دام افتادند.

la ráfaga [اسم]
اجرا کردن

وزش (باد)

Ex:

وقتی پنجره را باز کردم تندباد هوای سردی را احساس کردم.

el ciclón [اسم]
اجرا کردن

گردباد

Ex:

هواشناسان در مورد یک طوفان چرخنده خطرناک هشدار دادند.

el monzón [اسم]
اجرا کردن

باد موسمی

Ex:

در طول موسم باران‌های موسمی، بسیاری از جاده‌ها سیل‌زده می‌شوند.

la cellisca [اسم]
اجرا کردن

بوران

Ex:

یک سلاسکا کوهنوردان را در کوهستان غافلگیر کرد.

alud [اسم]
اجرا کردن

بهمن (برف)

Ex:

اسکی‌بازان در یک بهمن ناگهانی به دام افتادند.

la calina [اسم]
اجرا کردن

مه

Ex:

کوه در کالینا صبحگاهی ناپدید شد.

el rocío [اسم]
اجرا کردن

شبنم

Ex:

شبنم با طلوع خورشید ناپدید شد.

la escarcha [اسم]
اجرا کردن

یخبندان

Ex:

یخبندان جاده خاکی را لیز کرد.

اجرا کردن

دانه برف

Ex:

دانه‌های برف در نور خورشید می‌درخشیدند.

اجرا کردن

رنگین‌کمان

Ex:

رنگین‌کمان هفت رنگ قابل مشاهده دارد.

escampar [فعل]
اجرا کردن

صاف شدن (هوا)

Ex:

Escamper و بچه‌ها توانستند در حیاط بازی کنند.

fresco [صفت]
اجرا کردن

خنک

Ex:

باد خنک اتاق را تازه می‌کند.

calmado [صفت]
اجرا کردن

آرام

Ex:

جو آرام طلوع خورشید را زیباتر می‌کرد.

cubierto [صفت]
اجرا کردن

ابری (آسمان)

Ex:

وقتی آسمان پوشیده است، ممکن است باران ببارد.

gris [صفت]
اجرا کردن

ابری و گرفته

Ex:

یک دریا خاکستری ابرهای متراکم را منعکس می‌کرد.

bochornoso [صفت]
اجرا کردن

شرجی

Ex:

پس از طوفان، یک جو خفه‌کننده باقی ماند.

brumoso [صفت]
اجرا کردن

مه‌آلود

Ex:

ساحل مه‌آلود و خالی بود.

fresquito [صفت]
اجرا کردن

سرد (هوا)

Ex:

در کوه‌ها همیشه یک خنکای دلپذیر وجود دارد.

gélido [صفت]
اجرا کردن

بسیار سرد

Ex:

دریاچه در سپیده‌دم یخ‌زده و ساکت بود.