واژگان سطح فوق متوسط - Entrenamiento

در این درس، کلمات مرتبط با تمرین، توصیف تمرین و آمادگی جسمانی بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح فوق متوسط
اجرا کردن

تمرین

Ex:

طناب زدن یک تمرین قلبی عروقی خوب است.

la fuerza [اسم]
اجرا کردن

نیرو

Ex:

او به لطف قدرت فیزیکی و ذهنی‌اش مسابقه را برد.

اجرا کردن

استقامت

Ex:

سربازان روزانه تمرین می‌کنند تا مقاومت خود را افزایش دهند.

اجرا کردن

وزنه‌برداری

Ex:

وزنه‌برداری به بهبود قدرت عضلانی و استقامت کمک می‌کند.

اجرا کردن

بدنسازی

Ex:

عضله‌سازی به بهبود وضعیت و قدرت کلی کمک می‌کند.

اجرا کردن

تمرین کششی

Ex:

کشش انعطاف پذیری بدن را بهبود می‌بخشد.

اجرا کردن

دمبل

Ex:

دمبل‌ها برای تمرینات عضله‌سازی در خانه ایده‌آل هستند.

la haltera [اسم]
اجرا کردن

هالتر

Ex:

موقعیت دست‌های خود را روی هالتر برای ایمنی بیشتر تنظیم کنید.

اجرا کردن

صفحه وزنه

Ex:

من دیسک‌های وزنه را پس از استفاده روی قفسه گذاشتم.

اجرا کردن

تردمیل

Ex:

قبل از استفاده از تردمیل، شیب را تنظیم کنید.

اجرا کردن

دستگاه الپتیکال

Ex:

خواهرم هنگام استفاده از دستگاه الیپتیکال به موسیقی گوش می‌دهد.

اجرا کردن

دوچرخه ثابت

Ex:

دوچرخه ثابت به بهبود استقامت قلبی عروقی کمک می‌کند.

اجرا کردن

دستگاه قایقرانی

Ex:

من یک دستگاه پاروزنی برای تمرین در خانه خریدم.

اجرا کردن

زیرانداز

Ex:

در طول کلاس، همه از حصیر برای انجام تمرینات استفاده می‌کنند.

اجرا کردن

بدن‌ساز

Ex:

بسیاری از جوانان به بدنسازان مشهور علاقه‌مند هستند.

اجرا کردن

ماهیچه شکمی

Ex:

ورزشکاران برای بهبود عملکرد خود به عضلات شکم قوی نیاز دارند.

el glúteo [اسم]
اجرا کردن

عضله‌ی سرینی

Ex:

دوندگان معمولاً عضلات باسن به خوبی توسعه‌یافته‌ای دارند.

اجرا کردن

چهارسر ران

Ex:

عضلات چهارسر ران به صاف کردن زانو هنگام راه رفتن یا دویدن کمک می‌کنند.

اجرا کردن

ماهیچه همسترینگ

Ex:

همسترینگ‌ها به خم کردن زانو هنگام دویدن کمک می‌کنند.

el gemelo [اسم]
اجرا کردن

عضله ساق پا

Ex:

کشش ماهیچه ساق پا از آسیب‌ها جلوگیری می‌کند.

el bíceps [اسم]
اجرا کردن

ماهیچه دوسر بازو

Ex:

دوسر بازو به خم کردن بازو به سمت شانه کمک می‌کند.

el tríceps [اسم]
اجرا کردن

عضله سه سر بازو

Ex:

سه‌سرها به‌خوبی توسعه‌یافته ظاهر بازو را بهبود می‌بخشند.

اجرا کردن

عضله دلتایی

Ex:

دلتوئید‌های خلفی به حرکت دادن بازوها به عقب کمک می‌کنند.

el pectoral [اسم]
اجرا کردن

عضله سینه‌

Ex:

انجام شنای سوئدی به طور مؤثر عضلات سینه را کار می‌دهد.

calentar [فعل]
اجرا کردن

گرم کردن (تمرین ورزشی)

Ex:

ما قصد داریم با کشش‌های ملایم گرم کنیم.

اجرا کردن

ورزش هوازی

Ex:

دوچرخه‌سواران حرفه‌ای تمرینات قلبی-عروقی زیادی انجام می‌دهند.

اجرا کردن

تکرار (حرکت ورزشی)

Ex:

اولین تکرار همیشه سخت‌ترین است.

la serie [اسم]
اجرا کردن

ست

Ex:

در صورت لزوم، وزن را در ست دوم افزایش دهید.