واژگان سطح فوق متوسط - ورزش

در این درس، کلمات مربوط به ورزش، شامل فعالیت‌ها، تجهیزات و رقابت، بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح فوق متوسط
trotar [فعل]
اجرا کردن

دویدن آهسته

Ex:

در طول زمستان، من ترجیح می‌دهم روی تردمیل دویدن آهسته کنم.

entrenar [فعل]
اجرا کردن

تمرین کردن

Ex:

او برای دویدن ماراتن تمرین می‌کند.

vencer [فعل]
اجرا کردن

پیروز شدن

Ex:

بازیکن برای پیروزی در فینال بسیار تمرین کرد.

encestar [فعل]
اجرا کردن

گل زدن

Ex:

پسر یاد گرفت که از فاصله کوتاه پرتاب به سبد کند.

despejar [فعل]
اجرا کردن

پاک کردن

Ex:

بازیکن توپ را از محوطه جریمه پاکسازی کرد.

noquear [فعل]
اجرا کردن

ناک اوت کردن

Ex:

مهم است که از سر محافظت کنید تا از ناکاوت شدن جلوگیری کنید.

eliminar [فعل]
اجرا کردن

حذف کردن از دور مسابقه

Ex:

برای رسیدن به فینال، باید دو تیم دیگر را حذف کنیم.

اجرا کردن

انتخابی

Ex:

باشگاه به دنبال صعود به فینال است.

la copa [اسم]
اجرا کردن

جام (ورزشی)

Ex:

جام نماد پیروزی است.

اجرا کردن

شرکت‌کننده در مسابقه

Ex:

فقط یک شرکت‌کننده برنده خواهد شد.

el marcador [اسم]
اجرا کردن

تابلوی امتیاز (در زمین مسابقه)

Ex:

طرفداران با دقت به تابلو امتیازات نگاه می‌کنند.

la vuelta [اسم]
اجرا کردن

دور

Ex:

ماشین ده دور را تکمیل کرد.

el round [اسم]
اجرا کردن

راند

Ex:

این سخت‌ترین راند مبارزه بود.

entretiempo [اسم]
اجرا کردن

وقت استراحت (بین دو نیمه)

Ex:

وقت استراحت پانزده دقیقه طول می‌کشد.

اجرا کردن

فهرست بازیکنان

Ex:

تغییراتی در ترکیب اولیه ایجاد شد.

اجرا کردن

قهرمانی

Ex:

برادرم در مسابقات تنیس جوانان شرکت کرد.

el aparato [اسم]
اجرا کردن

لوازم ورزشی

Ex:

هر دستگاه هدف متفاوتی دارد.

اجرا کردن

چوب گلف

Ex:

هر بازیکن چندین چوب گلف دارد.

اجرا کردن

چوب موازنه

Ex:

آنها تیر تعادل را قبل از مسابقه تنظیم کردند.

la pala [اسم]
اجرا کردن

راکت

Ex:

خواهرم راکت را در طول مسابقه شکست.

el remo [اسم]
اجرا کردن

پارو

Ex:

پارو در طول سفر شکست.

la canoa [اسم]
اجرا کردن

قایق پارویی

Ex:

هر قایق جای دو نفر را دارد.

el pito [اسم]
اجرا کردن

سوت

Ex:

مربی همیشه یک سوت همراه دارد.

el guante [اسم]
اجرا کردن

دستکش (بیسبال)

Ex:

دستکش‌های بیسبال در اندازه‌های مختلف عرضه می‌شوند.