پرمیوم|اپلیکیشن موبایل|دیکشنری

Langeek

جدول برترین‌ها

حالت شب

شروع به یادگیری

اصطلاحات

دستور زبان

اپلیکیشن موبایل پرمیوم دیکشنری

pattern

کتاب 'سلوشنز' فوق متوسط - واحد 2 - 2H

در اینجا واژگان از واحد 2 - 2H در کتاب Solutions Upper-Intermediate را پیدا خواهید کرد، مانند "فروم"، "صفحه مشکل"، "عضو" و غیره.

مرور

فلش‌کارت‌ها

املای کلمه

آزمون

شروع یادگیری

Solutions - Upper-Intermediate

[فعل]

to view a specific page or website

باز کردن (وب‌سایت، صفحه کتاب و...)

باز کردن (وب‌سایت، صفحه کتاب و...)

Ex: He went to the news website to stay informed about current events.او به وب‌سایت خبری **رفت** تا از رویدادهای جاری مطلع بماند.

بستن

[صفت]

connected to or via the Internet

آنلاین

آنلاین

Ex: The online gaming community allows players from different parts of the world to compete and collaborate in virtual environments .جامعه بازی **آنلاین** به بازیکنان از نقاط مختلف جهان اجازه می‌دهد تا در محیط‌های مجازی رقابت و همکاری کنند.

بستن

[اسم]

a web page or website where people can share their opinions and ideas about a specific subject and respond to other users' comments

انجمن تبادل نظر (فضای مجازی)

انجمن تبادل نظر (فضای مجازی)

Ex: The forum allowed users to share both positive and negative experiences with the product .**فروم** به کاربران اجازه داد تا هم تجربیات مثبت و هم منفی خود را با محصول به اشتراک بگذارند.

بستن

[فعل]

to turn our eyes toward a person or thing that we want to see

نگاه کردن

نگاه کردن

Ex: She looked down at her feet and blushed .او به پاهایش **نگاه کرد** و سرخ شد.

بستن

[اسم]

‌a global computer network that allows users around the world to communicate with each other and exchange information

اینترنت

اینترنت

Ex: The Internet is a vast source of knowledge and entertainment .**اینترنت** منبع وسیعی از دانش و سرگرمی است.

بستن

[فعل]

to look at written or printed words or symbols and understand their meaning

خواندن

خواندن

Ex: Can you read the sign from this distance ?آیا می‌توانید از این فاصله علامت را **بخوانید**؟

بستن

[اسم]

a section in a magazine, newspaper, or website where readers can submit personal problems or questions, typically seeking advice or solutions

بخش راهنمایی روزنامه*

بخش راهنمایی روزنامه*

Ex: He found a solution to his issue after reading the responses on the problem page.او پس از خواندن پاسخ‌ها در **صفحه مشکل**، راه‌حلی برای مشکل خود پیدا کرد.

بستن

[فعل]

to use one's voice to express a particular feeling or thought

حرف زدن, صحبت کردن، سخن گفتن، تکلم کردن

حرف زدن, صحبت کردن، سخن گفتن، تکلم کردن

Ex: I had to speak in a softer tone to convince her .من مجبور بودم با لحنی ملایم‌تر **صحبت کنم** تا او را متقاعد کنم.

بستن

[اسم]

people that are related to each other by blood or marriage, normally made up of a father, mother, and their children

خانواده

خانواده

Ex: When I was a child , my family used to go camping in the mountains .وقتی بچه بودم، **خانواده**‌ام به کوه‌ها کمپینگ می‌رفت.

بستن

[اسم]

someone or something that is in a specific group, club, or organization

عضو

عضو

Ex: To become a member, you need to fill out this application form .برای تبدیل شدن به یک **عضو**، باید این فرم درخواست را پر کنید.

بستن

[اسم]

someone we like and trust

دوست, رفیق

دوست, رفیق

Ex: Sarah considers her roommate, Emma, as her best friend because they share their secrets and spend a lot of time together.سارا هم اتاقی خود، اما، را بهترین **دوست** خود می‌داند زیرا آنها رازهای خود را با هم تقسیم می‌کنند و زمان زیادی را با هم می‌گذرانند.

بستن

[اسم]

someone who teaches things to people, particularly in a school

معلم, آموزگار

معلم, آموزگار

Ex: To enhance our learning experience , our teacher organized a field trip to the museum .برای بهبود تجربه یادگیری ما، **معلم** ما یک سفر علمی به موزه ترتیب داد.

بستن

[اسم]

a fully grown man or woman

بزرگسال, بالغ

بزرگسال, بالغ

Ex: The survey aimed to gather feedback from both adults and children .این نظرسنجی با هدف جمع‌آوری بازخورد از هر دو گروه **بزرگسالان** و کودکان انجام شد.

بستن

[فعل]

to make letters, words, or numbers on a surface, usually on a piece of paper, with a pen or pencil

نوشتن

نوشتن

Ex: Can you write a note for the delivery person ?می‌توانید برای پیک یک یادداشت **بنویسید**؟

بستن

[اسم]

a colorful thin book that has news, pictures, and stories about different things like fashion, sports, and animals, usually issued weekly or monthly

مجله

مجله

Ex: The library has a wide selection of magazines on different subjects .کتابخانه انتخاب گسترده‌ای از **مجلات** در موضوعات مختلف دارد.

بستن

کتاب 'سلوشنز' فوق متوسط

دانلود اپلیکشن LanGeek