افعال اتصال و جداسازی - افعال برای سوراخ کردن
در اینجا شما با برخی از افعال انگلیسی مرتبط با سوراخ کردن مانند "stab"، "drill" و "penetrate" آشنا خواهید شد.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
to puncture
to cause a sudden loss of air or pressure in something, such as a tire or inflatable object

پنچر کردن, سوراخ کردن
[فعل]
to prick
to create a small hole using a needle, thorn, or a similar sharp object

سوراخ کردن, پخ کردن

[فعل]
to jab
to forcefully stab or pierce something with a sharp object

چاقو را به جعبه کاغذی فشار داد, چاقو را به جعبه کاغذی فرو کرد

[فعل]
to perforate
to create a series of holes in something, typically for the purpose of making separation or tearing easier

سوراخ کردن, منگنه کردن
[فعل]
افعال اتصال و جداسازی | |||
---|---|---|---|
افعال برای پیوست | افعال برای بستن | افعال برای جداسازی | افعال برای شکستن و پاره کردن |
افعال برای برش | افعال برای سوراخ کردن | افعال برای حفاری |

دانلود اپلیکشن LanGeek