اسم‌های پایه - طبیعت

در اینجا با اسامی انگلیسی مرتبط با طبیعت آشنا خواهید شد، مانند "کوه"، "رعد"، و "جنگل."

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
اسم‌های پایه
tree [اسم]
اجرا کردن

درخت

Ex: The tree was home to a family of birds , who built their nest among the branches .

درخت خانه یک خانواده پرنده بود که لانه خود را میان شاخه ها ساخته بودند.

flower [اسم]
اجرا کردن

گل

Ex: We decorated the table with a vase of freshly flowers .

ما میز را با یک گلدان از گل‌های تازه تزیین کردیم.

sun [اسم]
اجرا کردن

خورشید

Ex: The sun rises in the east and sets in the west .

خورشید از شرق طلوع می‌کند و در غرب غروب می‌کند.

moon [اسم]
اجرا کردن

ماه

Ex:

ماه کامل نوری نرم بر روی چشم‌انداز انداخت.

star [اسم]
اجرا کردن

ستاره

Ex: The stars twinkled brightly in the dark night sky .

ستاره‌ها در آسمان شب تاریک به شدت می‌درخشیدند.

sky [اسم]
اجرا کردن

آسمان

Ex: The sky seemed endless , stretching as far as the eye could see .

آسمان بی‌پایان به نظر می‌رسید، تا جایی که چشم کار می‌کرد امتداد داشت.

mountain [اسم]
اجرا کردن

کوه

Ex: We enjoyed a picnic at the base of the mountain , surrounded by nature .

ما از یک پیک نیک در پای کوه، محصور در طبیعت لذت بردیم.

sea [اسم]
اجرا کردن

دریا

Ex: We collected seashells while walking along the edge of the sea .

ما در حال قدم زدن در کنار دریا صدف جمع کردیم.

river [اسم]
اجرا کردن

رودخانه

Ex: The river was wide , and we had to cross it using a bridge .

رودخانه پهن بود، و ما مجبور شدیم با استفاده از یک پل از آن عبور کنیم.

lake [اسم]
اجرا کردن

دریاچه

Ex: The path around the lake was perfect for a morning jog .

مسیر دور دریاچه برای دویدن صبحگاهی عالی بود.

the ocean [اسم]
اجرا کردن

اقیانوس

Ex: The ocean is full of diverse and fascinating life forms .

اقیانوس پر از اشکال متنوع و جذاب زندگی است.

rainbow [اسم]
اجرا کردن

رنگین‌کمان

Ex: The children were excited to see a rainbow after the storm .

بچه‌ها از دیدن رنگین‌کمان بعد از طوفان هیجان‌زده بودند.

thunder [اسم]
اجرا کردن

تندر

Ex: After the flash of lightning , the thunder rolled through the sky .

پس از درخشش رعد و برق، رعد در آسمان غرش کرد.

volcano [اسم]
اجرا کردن

آتش‌فشان

Ex: The lava flowed down the side of the volcano .

گدازه از کناره آتشفشان جاری شد.

sunrise [اسم]
اجرا کردن

طلوع آفتاب

Ex: Sunrise is usually around 6 AM in the summer .

طلوع آفتاب معمولاً حدود ساعت 6 صبح در تابستان است.

sunset [اسم]
اجرا کردن

غروب آفتاب

Ex: They planned a romantic picnic to coincide with the sunset .

آنها یک پیک نیک رمانتیک برنامه ریزی کردند تا با غروب آفتاب همزمان شود.

avalanche [اسم]
اجرا کردن

بهمن (برف)

Ex: The climbers were caught in the avalanche .

کوهنوردان در بهمن گرفتار شدند.

fog [اسم]
اجرا کردن

مه

Ex: The morning fog on the lake was a beautiful sight .

مه صبحگاهی روی دریاچه منظره زیبایی بود.

soil [اسم]
اجرا کردن

خاک

Ex: The forest floor was covered in a thick layer of fertile soil .

کف جنگل با لایه ضخیمی از خاک حاصلخیز پوشیده شده بود.

canyon [اسم]
اجرا کردن

ژرف‌دره

Ex: He took a photo of the sunset over the canyon .

او از غروب آفتاب بر فراز دره عکس گرفت.

iceberg [اسم]
اجرا کردن

کوه یخ (شناور در آب)

Ex: Satellite imagery revealed a massive iceberg breaking off from Antarctica .

تصاویر ماهواره‌ای یک کوه یخ عظیم را نشان داد که از قطب جنوب جدا شده است.

cliff [اسم]
اجرا کردن

صخره

Ex: Hikers often visit the cliff for its stunning panorama of the coastline .

کوهنوردان اغلب برای دیدن منظره خیره‌کننده خط ساحلی از صخره دیدن می‌کنند.

cave [اسم]
اجرا کردن

غار

Ex: Some caves are home to unique ecosystems , with specialized plants and animals adapted to the dark , subterranean environment .

برخی از غارها میزبان اکوسیستم‌های منحصر به فردی هستند، با گیاهان و حیوانات تخصص یافته‌ای که به محیط تاریک و زیرزمینی سازگار شده‌اند.

tornado [اسم]
اجرا کردن

گردباد

Ex: The tornado moved quickly across the open fields .

توفند به سرعت از میان مزارع باز حرکت کرد.

gulf [اسم]
اجرا کردن

خلیج

Ex: The gulf stream affects the climate of much of Western Europe .

گلف استریم بر آب و هوای بخش زیادی از اروپای غربی تأثیر می‌گذارد.

shore [اسم]
اجرا کردن

ساحل

Ex: The picnic was set up on the shore , offering a beautiful view of the lake .

پیک نیک در ساحل برپا شده بود، که منظره زیبایی از دریاچه ارائه می‌داد.

island [اسم]
اجرا کردن

جزیره

Ex: We took a boat to the tropical island and spent the day lounging on the sandy beach .

ما قایقی به سمت جزیره گرمسیری گرفتیم و روز را در ساحل شنی استراحت کردیم.

coast [اسم]
اجرا کردن

ساحل

Ex: The scenic drive along the coast was breathtaking .

رانندگی دیدنی در امتداد ساحل نفس‌گیر بود.

grassland [اسم]
اجرا کردن

علفزار

Ex: Farmers use grasslands for cattle grazing .

کشاورزان از مراتع برای چرای دام استفاده می‌کنند.

rose [اسم]
اجرا کردن

گل رز

Ex: Red roses are traditionally associated with love and passion .

گل‌های رز قرمز به طور سنتی با عشق و شور مرتبط هستند.

tulip [اسم]
اجرا کردن

گل لاله

Ex: The florist arranged a stunning centerpiece using a mix of tulips and other spring flowers for the wedding reception .

گلفروش با استفاده از ترکیبی از لاله‌ها و دیگر گل‌های بهاری برای پذیرایی عروسی، یک مرکز میز خیره‌کننده ترتیب داد.

sunflower [اسم]
اجرا کردن

گل آفتاب‌گردان

Ex: The painting of the sunflower on the canvas looked incredibly lifelike .

نقاشی آفتابگردان روی بوم به طرز باورنکردنی واقع‌گرایانه به نظر می‌رسید.

daffodil [اسم]
اجرا کردن

گل نرگس

Ex: She arranged a bouquet of daffodils for the table , their vibrant color adding a cheerful touch to the room .

او یک دسته گل نرگس برای میز چید، رنگ پرجنب و جوش آنها حال و هوای شادی به اتاق اضافه کرد.

orchid [اسم]
اجرا کردن

گل ارکیده

Ex: She was gifted a beautiful orchid plant for her birthday .

به او یک گیاه زیبای ارکیده برای تولدش هدیه داده شد.

lily [اسم]
اجرا کردن

گل سوسن

Ex: The lily ’s large , trumpet-shaped flowers are a favorite among bees and butterflies .

گل‌های بزرگ و شیپوری شکل سوسن مورد علاقه زنبورها و پروانه‌ها هستند.

iris [اسم]
اجرا کردن

گیاه زنبق

Ex: Bees buzzed happily around the iris patch , drawn to the nectar-rich blooms that provided sustenance during the spring months .

زنبورها با خوشحالی دور تا دور بوته‌های زنبق وزوز می‌کردند، جذب گل‌های غنی از شهدی که در ماه‌های بهار غذا فراهم می‌کردند.

lavender [اسم]
اجرا کردن

اسطوخودوس (گیاه)

Ex: The lavender in the pot had grown tall and lush over the summer .

اسطوخودوس در گلدان در طول تابستان بلند و سرسبز رشد کرده بود.

violet [اسم]
اجرا کردن

گل بنفشه

Ex: The florist arranged a bouquet with violets , adding a sweet fragrance and a touch of elegance .

گلفروش یک دسته گل با بنفشهها ترتیب داد، که عطر شیرین و لمسی از ظرافت به آن اضافه کرد.

daisy [اسم]
اجرا کردن

گل مینا (گیاه‌شناسی)

Ex: She picked a bouquet of daisies from the garden , their fresh and simple beauty perfect for a casual arrangement .

او یک دسته گل مروارید را از باغ چید، زیبایی تازه و ساده آنها برای یک چیدمان معمولی عالی بود.

bamboo [اسم]
اجرا کردن

خیزران (گیاه شناسی)

Ex: The bamboo grove in the park created a serene , tropical atmosphere with its tall , swaying stalks .

جنگل بامبو در پارک با ساقه‌های بلند و تاب‌خورنده‌اش یک فضای آرام و گرمسیری ایجاد کرد.

cactus [اسم]
اجرا کردن

کاکتوس

Ex: The cactus has become a popular symbol in Southwestern design and decor .

کاکتوس به نمادی محبوب در طراحی و دکوراسیون جنوب غربی تبدیل شده است.

ivy [اسم]
اجرا کردن

پیچک

Ex:

پیچک گاهی اوقات به عنوان پوشش زمین برای جلوگیری از فرسایش خاک در شیب‌ها استفاده می‌شود.

beach [اسم]
اجرا کردن

ساحل

Ex: The beach was crowded with people enjoying the sun and surf .

ساحل پر از افرادی بود که از آفتاب و موج لذت می‌بردند.

forest [اسم]
اجرا کردن

جنگل

Ex: The forest provided us with shade on a hot summer day .

جنگل در یک روز گرم تابستانی به ما سایه داد.

cloud [اسم]
اجرا کردن

ابر

Ex: The dark clouds signaled that rain was on its way .

ابرهای تیره نشان می‌داد که باران در راه است.

rain [اسم]
اجرا کردن

باران

Ex: The rain stopped , and a rainbow appeared in the sky .

باران متوقف شد، و یک رنگین کمان در آسمان ظاهر شد.

snow [اسم]
اجرا کردن

برف

Ex: We could see the snow gently falling outside the window .

می‌توانستیم برف را ببینیم که آرام بیرون پنجره می‌بارد.

wind [اسم]
اجرا کردن

باد

Ex: The wind on the beach was strong , making the waves higher .

باد در ساحل شدید بود و موج‌ها را بلندتر می‌کرد.

rock [اسم]
اجرا کردن

سنگ

Ex: The rock by the sea was a favorite spot for local fishermen .

سنگ کنار دریا نقطه مورد علاقه ماهیگیران محلی بود.

desert [اسم]
اجرا کردن

بیابان

Ex: He spent three days in the desert with no water .

او سه روز در بیابان بدون آب سپری کرد.

valley [اسم]
اجرا کردن

دره

Ex: They decided to camp in the valley for the night .

آن‌ها تصمیم گرفتند شب را در دره چادر بزنند.

hill [اسم]
اجرا کردن

تپه

Ex: The field was surrounded by rolling hills .

مزرعه با تپه‌های موجدار احاطه شده بود.

waterfall [اسم]
اجرا کردن

آبشار

Ex: The waterfall created a misty spray that cooled them off on a hot day .

آبشار یک اسپری مه‌آلود ایجاد کرد که در یک روز گرم آنها را خنک کرد.

sand [اسم]
اجرا کردن

ماسه

Ex: The artist used colored sand to create intricate designs .

هنرمند از شن رنگی برای خلق طرح‌های پیچیده استفاده کرد.