سطح متوسط - بحث و مناظره

اینجا شما کلمات برای بحث و مناظره مانند متقاعد کردن، مخالفت کردن، موافقت کردن و دیدگاه را یاد می‌گیرید، که برای زبان‌آموزان سطح B1 آماده شده است.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
überzeugen [فعل]
اجرا کردن

متقاعد کردن

Ex:

ما می‌خواهیم شما را از سودمندی این طرح متقاعد کنیم.

اجرا کردن

رد کردن

Ex:

شما نباید بدون داشتن استدلال، صرفاً مخالفت کنید.

weigern [فعل]
اجرا کردن

نپذیرفتن

Ex:

دانش‌آموز امتناع می‌کند از انجام تکالیفش.

irren [فعل]
اجرا کردن

در اشتباه بودن

Ex:

همه ما گاهی می‌توانیم اشتباه کنیم.

reden [فعل]
اجرا کردن

صحبت کردن

Ex:

آنها در مورد آب و هوا صحبت می‌کنند.

besprechen [فعل]
اجرا کردن

بحث کردن

Ex:

می‌خواهم بعداً آن را با تو بحث کنم.

einigen [فعل]
اجرا کردن

متحد شدن

Ex:

قبل از ادامه باید توافق کنیم.

abhängen [فعل]
اجرا کردن

بستگی داشتن

Ex:

آیا ما می‌آییم بستگی به تاریخ دارد.

fordern [فعل]
اجرا کردن

مطالبه کردن

Ex:

دانش‌آموزان شرایط بهتری در مدرسه درخواست می‌کنند.

اجرا کردن

ارتباط

Ex:

بدون ارتباط، اغلب سوءتفاهم‌هایی وجود دارد.

die Mahnung [اسم]
اجرا کردن

اخطار

Ex:

سخنانش یک هشدار واضح بود.

اجرا کردن

جمع‌بندی کردن

Ex:

او گزارش را در چند جمله خلاصه کرد.

die Umfrage [اسم]
اجرا کردن

نظرسنجی

Ex:

نتایج نظرسنجی جالب هستند.

اجرا کردن

اطمینان

Ex:

امنیت به تصمیم‌گیری بهتر کمک می‌کند.

ansprechen [فعل]
اجرا کردن

صحبت کردن

Ex:

دیروز با او صحبت کردم.

اجرا کردن

نظر

Ex:

نقطه‌نظر او واضح و قابل درک است.

zustimmen [فعل]
اجرا کردن

موافق بودن

Ex:

رئیس بالاخره به برنامه ما موافقت کرد.

اجرا کردن

پذیرش

Ex:

بدون رضایت شما، نمی‌توانیم ادامه دهیم.

festsetzen [فعل]
اجرا کردن

مشخص کردن

Ex:

ما باید یک قرار ملاقات برای جلسه تعیین کنیم.

akzeptieren [فعل]
اجرا کردن

قبول کردن

Ex:

دانشگاه فقط درخواست‌های آنلاین را می‌پذیرد.

überreden [فعل]
اجرا کردن

قانع کردن

Ex:

ما باید او را متقاعد کنیم که بماند.

vernünftig [صفت]
اجرا کردن

منطقی

Ex:

پیشنهاد او بسیار منطقی به نظر می‌رسد.

sinnvoll [صفت]
اجرا کردن

منطقی

Ex:

ما به یک توضیح منطقی نیاز داریم.

اجرا کردن

موافق

Ex:

آیا با این موافق هستید؟

zusagen [فعل]
اجرا کردن

قبول کردن

Ex:

طراحی به من خوش نمی‌آید.

اجرا کردن

مقایسه

Ex:

برای مقایسه : مدل ما 20% سبک‌تر است.

سطح متوسط
Literatur زبان و گفتگو Kommunikation جشن‌ها و مهمانی‌ها
بازی‌ها و اسباب‌بازی‌ها تأسیسات تفریحی و استراحت سفر و گردشگری فضاها و مکان‌ها
افعال عمومی آب و هوا و اقلیم حرفه‌ها جرم و مشکلات اجتماعی
سازمان و برنامه‌ها روال روزانه و کارهای خانه اجازه و تعهد اسم‌های انتزاعی
اسم‌های مرتبط با کار افعال و صفت‌های مرتبط با کار افعال فرآیندهای ذهنی اقدامات فیزیکی
ریاضیات و فیزیک الکترونیک اقدامات فنی یا عملی قیدهای زمانی
قیدهای حالت قیدهای مهم قیدهای مکان قیدهای درجه
عبارات رایج و حروف ندا حروف اضافه رایج حروف ربط و ضمایر رایج صفات رایج
صفت‌های غذا صفت‌های ویژگی‌های فیزیکی و شکل‌ها صفت‌های رایج صفت‌های کمیت و اندازه
صفات زمان و فرکانس ویژگی‌های فیزیکی داده‌های شخصی و مراحل زندگی صفات شخصیتی
صفات کیفیت و ارزیابی احساسات و واکنش‌ها فرآیندهای ذهنی بحث و مناظره
مسکن و اقامت وسایل خانگی ابزارها و اشیاء روزمره شهر و روستا
کشاورزی و دامپروری زندگی کاری مالی و اقتصاد موفقیت و شکست
دستورالعمل‌ها و درخواست‌ها جامعه و فرهنگ Umfeld طبیعت و حیات وحش
قانون و نظم جنگ و درگیری تاریخ و حکمرانی دین و ایمان
Verhalten آموزش و علم رشته‌های دانشگاهی علم و پژوهش
رسانه و روزنامه‌نگاری حمل و نقل خودروها و رانندگی علوم کامپیوتر و فناوری
زندگی اجتماعی و روابط ورزش بدن انسان سلامت و پزشکی
مد و لباس مراقبت از بدن و بهداشت آرایش و درمان‌های زیبایی غذا و رژیم غذایی
علت و معلول هنر و سرگرمی موسیقی و صداها