سطح متوسط - دین و ایمان

اینجا شما کلمات مربوط به دین و ایمان مانند خدا، ایمان، دعا کردن و کتاب مقدس را یاد می‌گیرید، که برای زبان‌آموزان سطح B1 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
der Gott [اسم]
اجرا کردن

خدا

Ex:

خدا در یک معبد پرستش می‌شد.

اجرا کردن

وجدان

Ex:

او به وجدان خود گوش داد.

das Kreuz [اسم]
اجرا کردن

صلیب

Ex:

او یک گردنبند با صلیب طلایی به گردن داشت.

der Glaube [اسم]
اجرا کردن

اعتقاد

Ex:

ایمان و علم لزوماً در تضاد نیستند.

beten [فعل]
اجرا کردن

دعا کردن

Ex:

من دعا می‌کنم هر صبح قبل از کار.

das Gebet [اسم]
اجرا کردن

دعا

Ex:

نماز جمعی احساس جامعه را تقویت می‌کند.

die Seele [اسم]
اجرا کردن

روح

Ex:

او برای روح زخمی‌اش به دنبال تسلی بود.

der Geist [اسم]
اجرا کردن

روح

Ex:

روح را می‌توان به عنوان ارتباط بین بدن و روح درک کرد.

die Hölle [اسم]
اجرا کردن

جهنم

Ex:

برخی از مردم به بهشت یا جهنم اعتقاد ندارند.

اجرا کردن

آفرینش

Ex:

آفرینش یک موضوع محوری در الهیات است.

اجرا کردن

خالق

Ex:

در اسطوره‌شناسی، مفاهیم مختلفی از آفریننده وجود دارد.

die Moral [اسم]
اجرا کردن

اخلاق

Ex:

اخلاق ما را از فریب دیگران منع می‌کند.

die Ethik [اسم]
اجرا کردن

اخلاق

Ex:

اخلاق نقش به ویژه مهمی در پزشکی ایفا می‌کند.

die Sünde [اسم]
اجرا کردن

گناه

Ex:

کلیسا آموزش می‌دهد که فرد باید برای گناهان خود طلب بخشش کند.

der Prophet [اسم]
اجرا کردن

پیامبر

Ex:

پیام‌های پیامبر به صورت نوشتاری ثبت شدند.

اجرا کردن

کشیش

Ex:

در ایمان کاتولیک، کشیش نقش مهمی ایفا می‌کند.

der Rabbi [اسم]
اجرا کردن

خاخام

Ex:

او می‌خواهد خاخام شود.

die Nonne [اسم]
اجرا کردن

راهبه

Ex:

او تصمیم گرفت راهبه شود.

der Papst [اسم]
اجرا کردن

پاپ

Ex:

پاپ از کشورهای مختلف بازدید می‌کند.

der Bischof [اسم]
اجرا کردن

اسقف

Ex:

اسقف یک مقام مهم در کلیسا است.

اجرا کردن

کنیسه

Ex:

بسیاری از یهودیان در روز شنبه از کنیسه دیدن می‌کنند.

das Kloster [اسم]
اجرا کردن

صومعه

Ex:

در صومعه، آرامش و سکوت حاکم است.

die Bibel [اسم]
اجرا کردن

کتاب مقدس

Ex:

در کلیسا، اغلب بخش‌هایی از کتاب مقدس با صدای بلند خوانده می‌شود.

der Koran [اسم]
اجرا کردن

قرآن

Ex:

در نماز، مسلمانان اغلب آیات قرآن را نقل می‌کنند.

سطح متوسط
Literatur زبان و گفتگو Kommunikation جشن‌ها و مهمانی‌ها
بازی‌ها و اسباب‌بازی‌ها تأسیسات تفریحی و استراحت سفر و گردشگری فضاها و مکان‌ها
افعال عمومی آب و هوا و اقلیم حرفه‌ها جرم و مشکلات اجتماعی
سازمان و برنامه‌ها روال روزانه و کارهای خانه اجازه و تعهد اسم‌های انتزاعی
اسم‌های مرتبط با کار افعال و صفت‌های مرتبط با کار افعال فرآیندهای ذهنی اقدامات فیزیکی
ریاضیات و فیزیک الکترونیک اقدامات فنی یا عملی قیدهای زمانی
قیدهای حالت قیدهای مهم قیدهای مکان قیدهای درجه
عبارات رایج و حروف ندا حروف اضافه رایج حروف ربط و ضمایر رایج صفات رایج
صفت‌های غذا صفت‌های ویژگی‌های فیزیکی و شکل‌ها صفت‌های رایج صفت‌های کمیت و اندازه
صفات زمان و فرکانس ویژگی‌های فیزیکی داده‌های شخصی و مراحل زندگی صفات شخصیتی
صفات کیفیت و ارزیابی احساسات و واکنش‌ها فرآیندهای ذهنی بحث و مناظره
مسکن و اقامت وسایل خانگی ابزارها و اشیاء روزمره شهر و روستا
کشاورزی و دامپروری زندگی کاری مالی و اقتصاد موفقیت و شکست
دستورالعمل‌ها و درخواست‌ها جامعه و فرهنگ Umfeld طبیعت و حیات وحش
قانون و نظم جنگ و درگیری تاریخ و حکمرانی دین و ایمان
Verhalten آموزش و علم رشته‌های دانشگاهی علم و پژوهش
رسانه و روزنامه‌نگاری حمل و نقل خودروها و رانندگی علوم کامپیوتر و فناوری
زندگی اجتماعی و روابط ورزش بدن انسان سلامت و پزشکی
مد و لباس مراقبت از بدن و بهداشت آرایش و درمان‌های زیبایی غذا و رژیم غذایی
علت و معلول هنر و سرگرمی موسیقی و صداها