سطح متوسط - صفات کیفیت و ارزیابی

اینجا شما صفت‌های کیفیت و ارزیابی مانند مفید، ضروری، عالی و عملی را یاد می‌گیرید، که برای زبان‌آموزان سطح B1 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
furchtbar [صفت]
اجرا کردن

وحشتناک

Ex:

ما یک فریاد وحشتناک شنیدیم.

kritisch [صفت]
اجرا کردن

انتقادی

Ex:

این روزنامه یک مقاله انتقادی منتشر کرد.

speziell [صفت]
اجرا کردن

ویژه

Ex:

او یک تمرین ویژه برای تیم ما آماده کرده است.

relativ [صفت]
اجرا کردن

نسبی

Ex:

این به عنوان یک پیشرفت نسبی در نظر گرفته می‌شود.

sicher [صفت]
اجرا کردن

ایمن

Ex:

آیا این دارو ایمن است؟

angenehm [صفت]
اجرا کردن

دلپذیر

Ex:

دمای اتاق کاملاً خوشایند است.

anstrengend [صفت]
اجرا کردن

طاقت‌فرسا

Ex:

مراقبت از کودکان کوچک می‌تواند خسته‌کننده باشد.

rein [صفت]
اجرا کردن

خالص

Ex:

هوا در کوه‌ها بسیار پاک است.

begrenzt [صفت]
اجرا کردن

محدود

Ex:

امکانات او محدود است.

echt [صفت]
اجرا کردن

واقعی

Ex:

شادی او واقعی بود.

اجرا کردن

متفاوت

Ex:

راه‌های مختلفی برای حل مسئله وجود دارد.

nützlich [صفت]
اجرا کردن

مفید

Ex:

این برنامه به‌ویژه برای مسافران مفید است.

notwendig [صفت]
اجرا کردن

لازم

Ex:

اسناد لازم باید به موقع ارائه شوند.

dicht [صفت]
اجرا کردن

کیپ

Ex:

درزگیر در دیگر محکم نیست.

geeignet [صفت]
اجرا کردن

مناسب

Ex:

لباس برای دمای سرد به خوبی مناسب است.

besondere [صفت]
اجرا کردن

خاص

Ex:

او یک جایزه ویژه دریافت می‌کند.

unheimlich [صفت]
اجرا کردن

غیر طبیعی

Ex:

در کارخانه متروکه، فضایی وحشت‌انگیز حاکم بود.

eindeutig [صفت]
اجرا کردن

واضح

Ex:

دفترچه راهنما دستورالعمل‌های واضح ارائه می‌دهد.

realistisch [صفت]
اجرا کردن

واقع بینانه

Ex:

شما انتظارات واقع‌بینانه‌ای از حقوق دارید.

wertvoll [صفت]
اجرا کردن

با ارزش

Ex:

کمک شما برای ما به طور باورنکردنی ارزشمند بود.

wertlos [صفت]
اجرا کردن

بی ارزش

Ex:

بدون اعتماد، یک رابطه بی‌ارزش است.

feucht [صفت]
اجرا کردن

مرطوب

Ex:

پس از باران، دیوارها مرطوب شدند.

entspannend [صفت]
اجرا کردن

آرامش‌بخش

Ex:

جو این اسپا به طور شگفت‌انگیزی آرامش‌بخش است.

اجرا کردن

فوق العاده

Ex:

ما یک تعطیلات عالی داشتیم.

اجرا کردن

رضایت بخش

Ex:

او یک عملکرد رضایت‌بخش در بازی نشان داد.

perfekt [صفت]
اجرا کردن

بی نقص

Ex:

او کاملاً آلمانی صحبت می‌کند.

ideal [صفت]
اجرا کردن

ایده‌آل

Ex:

برای این شغل، تو ایده‌آل مناسب هستی.

praktisch [صفت]
اجرا کردن

کاربردی

Ex:

لباس عملی برای من مهم است.

wahr [صفت]
اجرا کردن

درست

Ex:

تصویر احساسات واقعی را نشان می‌دهد.

egal [صفت]
اجرا کردن

بی‌اهمیت

Ex:

آیا برایت مهم نیست کی می‌آیم؟

سطح متوسط
Literatur زبان و گفتگو Kommunikation جشن‌ها و مهمانی‌ها
بازی‌ها و اسباب‌بازی‌ها تأسیسات تفریحی و استراحت سفر و گردشگری فضاها و مکان‌ها
افعال عمومی آب و هوا و اقلیم حرفه‌ها جرم و مشکلات اجتماعی
سازمان و برنامه‌ها روال روزانه و کارهای خانه اجازه و تعهد اسم‌های انتزاعی
اسم‌های مرتبط با کار افعال و صفت‌های مرتبط با کار افعال فرآیندهای ذهنی اقدامات فیزیکی
ریاضیات و فیزیک الکترونیک اقدامات فنی یا عملی قیدهای زمانی
قیدهای حالت قیدهای مهم قیدهای مکان قیدهای درجه
عبارات رایج و حروف ندا حروف اضافه رایج حروف ربط و ضمایر رایج صفات رایج
صفت‌های غذا صفت‌های ویژگی‌های فیزیکی و شکل‌ها صفت‌های رایج صفت‌های کمیت و اندازه
صفات زمان و فرکانس ویژگی‌های فیزیکی داده‌های شخصی و مراحل زندگی صفات شخصیتی
صفات کیفیت و ارزیابی احساسات و واکنش‌ها فرآیندهای ذهنی بحث و مناظره
مسکن و اقامت وسایل خانگی ابزارها و اشیاء روزمره شهر و روستا
کشاورزی و دامپروری زندگی کاری مالی و اقتصاد موفقیت و شکست
دستورالعمل‌ها و درخواست‌ها جامعه و فرهنگ Umfeld طبیعت و حیات وحش
قانون و نظم جنگ و درگیری تاریخ و حکمرانی دین و ایمان
Verhalten آموزش و علم رشته‌های دانشگاهی علم و پژوهش
رسانه و روزنامه‌نگاری حمل و نقل خودروها و رانندگی علوم کامپیوتر و فناوری
زندگی اجتماعی و روابط ورزش بدن انسان سلامت و پزشکی
مد و لباس مراقبت از بدن و بهداشت آرایش و درمان‌های زیبایی غذا و رژیم غذایی
علت و معلول هنر و سرگرمی موسیقی و صداها