ارزیابی، قضاوت و نقد - Internet Callouts

Here you will find slang used for internet callouts, highlighting terms people use to expose, criticize, or shame others online.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
ارزیابی، قضاوت و نقد
اجرا کردن

شخصیت غیربازیکن

Ex:

او بعد از اینکه او بدون سوال با همه چیز موافقت کرد، او را یک شخصیت غیربازیکن نامید.

troll [اسم]
اجرا کردن

آزارگر اینترنتی

Ex:

ترول‌ها اغلب برای اجتناب از پاسخگویی پشت حساب‌های ناشناس پنهان می‌شوند.

bot [اسم]
اجرا کردن

بات

Ex: That guy in the chat is such a bot .

آن مرد در چت واقعاً یک بات است.

to mald [فعل]
اجرا کردن

عصبانیت اغراق‌آمیز

Ex:

آن‌ها پس از تصمیم داور به صورت آنلاین مالد کردند.

to ratio [فعل]
اجرا کردن

to receive significantly more replies or quote tweets than likes on a post, indicating public disagreement or criticism

Ex:
glowie [اسم]
اجرا کردن

گلویی

Ex:

اطلاعات شخصی را با مأموران مخفی بالقوه به اشتراک نگذارید.

اجرا کردن

شکارچی شهرت

Ex:

دست از رفتار کردن مثل یک دنبال‌کننده شهرت بردار و صادق باش.

اجرا کردن

جنگجوی صفحه کلید

Ex:

او جنگجوی کیبورد را در بخش نظرات صدا زد.

KYS [جمله]
اجرا کردن

a hostile or insulting message typically sent online

Ex:
bandwagon [اسم]
اجرا کردن

مد زودگذر

Ex: TikTok dances are the latest bandwagon for teens .

رقص‌های تیک‌تاک جدیدترین مد روز برای نوجوانان است.

catfish [اسم]
اجرا کردن

فردی که از هویت جعلی آنلاین استفاده می‌کند

Ex: Online , you have to be careful of catfish pretending to be someone else .

آنلاین، باید مراقب کتفیش‌ها باشید که وانمود می‌کنند شخص دیگری هستند.

reply guy [اسم]
اجرا کردن

پسر پاسخگو

Ex:

او پس از دهمین نظر تحقیرآمیزش، reply guy را مسدود کرد.

to [touch] grass [عبارت]
اجرا کردن

to take a break from online activity or drama, especially when overly absorbed in social media or internet arguments

Ex:
derp [حرف ندا]
اجرا کردن

احمقانه

Ex:

او سعی کرد در را با تلفن همراهش باز کند؛ درپ.

derpy [صفت]
اجرا کردن

احمق

Ex:

او بعد از زمین خوردن روی صحنه یک لبخند احمقانه زد.