ارزیابی، قضاوت و نقد - Behavior Insults

Here you will find slang targeting behavior, highlighting terms used to criticize actions, habits, or attitudes in a casual or humorous way.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
ارزیابی، قضاوت و نقد
ratchet [صفت]
اجرا کردن

بی‌کلاس

Ex:

آنها به آواز خوانی ratchet خودشان در شب کارائوکه خندیدند.

crybaby [اسم]
اجرا کردن

گریه‌بچه

Ex: She called him a crybaby for whining about homework .

او به خاطر شکایت از تکالیف، او را بچه ننه صدا زد.

jobless [صفت]
اجرا کردن

بی‌کار

Ex: Spending hours stalking exes is just jobless .

گذراندن ساعت‌ها در تعقیب معشوقه‌های سابق فقط بی‌کار است.

اجرا کردن

مدیر عامل روی مبل

Ex:

انجمن پر از مدیر عاملهای صندلی راحتی بود که توصیه‌های ناخواسته می‌دادند.

extra [صفت]
اجرا کردن

اغراق آمیز

Ex: That outfit is extra , but it looks amazing .

آن لباس اکسترا است، اما شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد.

cringe [اسم]
اجرا کردن

خجالت‌آور

Ex: The movie 's dialogue was serious cringe .

دیالوگ فیلم یک کرینج جدی بود.

tryhard [اسم]
اجرا کردن

سختکوش

Ex:

او یک tryhard است وقتی نوبت به روندهای مد می‌رسد.

drama queen [اسم]
اجرا کردن

ملکه درام

Ex:

او به دلیل ناله‌های مداوم، drama queen لقب گرفته است.

clingy [صفت]
اجرا کردن

چسبنده

Ex: She felt her boyfriend was too clingy , always needing reassurance .

او احساس کرد که دوست پسرش بیش از حد چسبنده است، همیشه نیاز به اطمینان دارد.

messy [صفت]
اجرا کردن

دراماتیک

Ex: The reality show cast was completely messy .

بازیگران برنامه واقع‌نما کاملاً دراماتیک بودند.

dry texter [اسم]
اجرا کردن

فرستنده پیام خشک

Ex:

اگر می‌خواهید توجه آن‌ها را حفظ کنید، فرستنده پیام خشک نباشید.

toxic [صفت]
اجرا کردن

سمی

Ex: She finally cut off her toxic ex .

او بالاخره با دوست پسر سابق سمی خود قطع رابطه کرد.

gaslighter [اسم]
اجرا کردن

دستکاری کننده

Ex:

گازلایترها اغلب حقیقت را تحریف می‌کنند تا دیگران را گیج کنند.

snake [اسم]
اجرا کردن

فرد مارموز

Ex: Do n't be fooled by his charm , he 's a snake in disguise .

فریب جذابیتش را نخورید، او یک مار در لباس مبدل است.

shady [صفت]
اجرا کردن

مشکوک

Ex: He was known for his shady business practices , which often left clients in the dark .

او به دلیل شیوه‌های تجاری مشکوک خود شناخته می‌شد، که اغلب مشتریان را در تاریکی رها می‌کرد.

hater [اسم]
اجرا کردن

نفرت‌کننده

Ex: Every successful person seems to have haters .

هر فرد موفق به نظر می‌رسد متنفران دارد.

edgelord [اسم]
اجرا کردن

معتاد به افراط

Ex:

او مانند یک ادجلورد رفتار کرد تا فالوور آنلاین به دست آورد.

doomer [اسم]
اجرا کردن

بدبین

Ex:

انجمن پر از دومرها است که پایان جهان را پیش‌بینی می‌کنند.

flaky [صفت]
اجرا کردن

غیر قابل اعتماد

Ex: She found it frustrating to work with her flaky friend , who never showed up on time .

او کار کردن با دوست غیرقابل اعتماد خود را ناامیدکننده می‌دانست، که هرگز به موقع حاضر نمی‌شد.

اجرا کردن

یک فرد نترس

Ex: The honey badger attitude helped her stand out at work .

نگرش گورکن عسل به او کمک کرد تا در کار برجسته شود.

look-at-me [صفت]
اجرا کردن

جلب توجه

Ex:

رفتار جلب توجه همه را در مهمانی آزار داد.

[take] a seat [حرف ندا]
اجرا کردن

بنشین و آروم باش

Ex: She was ranting , and I just said , " Take a seat . "

او در حال داد و بیداد بود، و من فقط گفتم: « آرام باش ».

whatever [حرف ندا]
اجرا کردن

هر چه.

Ex: Whatever .

هر چه باشد. من هر کاری که بخواهم انجام می‌دهم.

weird flex, but OK [حرف ندا]
اجرا کردن

فِلِکس عجیب، اما باشه

Ex:

آنها درباره نوشیدن 10 نوشابه در یک نشست لاف زدند؛ فِلِکس عجیب اما اوکی.