شکست - اشتباهات و عملکرد ضعیف

کشف کنید که چگونه اصطلاحات انگلیسی مانند "سوراخ‌های بیشتر از پنیر سوئیسی" و "لغزش زبان" به اشتباهات و عملکرد ضعیف در انگلیسی مرتبط هستند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
شکست
اجرا کردن

چیزی به گردن کسی بودن

Ex: The team leader has to make a tough decision , and the buck stops there .
اجرا کردن

به نفع رقیب یا دشمن خود تمام شدن

Ex: When the company decided to cut costs , it played into our hands - we were able to offer a better deal and win the contract .
اجرا کردن

دست‌خالی به جنگ رفتن

Ex: If you do n't prepare thoroughly for the job interview , you 'll be bringing a knife to a gunfight and wo n't stand a chance against the other candidates .
اجرا کردن

اشتباه مهلک

Ex:

سرمایه‌گذاری شرکت در پروژه شکست خورده یک اشتباه هیمالیایی بود که باعث ضررهای مالی قابل توجهی شد.

اجرا کردن

در محاسبه مقدار چیزی اشتباه کردن

Ex: I overshot the mark and added too much salt to the recipe.
اجرا کردن

حرکت اشتباه

Ex:

حرکت اشتباه ورزشکار باعث شد که او بلغزد و پیشتازی در مسابقه را از دست بدهد.

اجرا کردن

اشتباه لپی

Ex: She did n't mean to offend anyone ; it was just a slip of the tongue .