pattern

حروف ندا - حروف برای سفارش حیوانات

زمانی که شخصی بخواهد به حیوانات تربیت شده مانند اسب، سگ و غیره دستور بدهد از این الفاظ استفاده می شود.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
Categorized English Interjections
giddy-up

used to encourage a horse to move forward or to increase its speed

برو، باترکاپ! کمی سرعت بگیر.

برو، باترکاپ! کمی سرعت بگیر.

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "giddy-up"
gee up

used in horse riding and driving to encourage a horse to move forward or to increase its pace

برو، Thunder! تندتر برو!, حالا، Thunder! سرعت بگیر!

برو، Thunder! تندتر برو!, حالا، Thunder! سرعت بگیر!

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "gee up"
git along

used with horses, particularly in Western riding and ranching contexts, to encourage them to move forward or increase their pace

برو جلو، رفیق!, حرکت کن، دوست!

برو جلو، رفیق!, حرکت کن، دوست!

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "git along"
haw

used in driving or guiding draft animals, such as horses or oxen, to turn to the left

ها، دیزی! داریم به سمت میدان شمالی می‌رویم., هاو، دیزی! به سمت زمین شمالی می‌رویم.

ها، دیزی! داریم به سمت میدان شمالی می‌رویم., هاو، دیزی! به سمت زمین شمالی می‌رویم.

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "haw"
hyah

used in horseback riding, particularly in Western riding styles, to encourage a horse to move forward or increase its speed

هیاه!, برو!

هیاه!, برو!

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "hyah"
whoa

used in horseback riding to instruct a horse to stop or slow down

واو, هی!

واو, هی!

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "whoa"
hooshta

used to direct camels to stand, sit, or move in a certain direction

هوشتا، کاروان! بیایید جلو برویم., هوشتا، کاروان! برویم جلو.

هوشتا، کاروان! بیایید جلو برویم., هوشتا، کاروان! برویم جلو.

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "hooshta"
proot

used to instruct donkeys to move forward

پروت، جاستین! بیا از این مسیر برویم.

پروت، جاستین! بیا از این مسیر برویم.

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "proot"
come by

used to instruct a sheepdog to circle clockwise around a group of livestock and bring them closer to the handler

بیا اینجا، رکس! باید بره‌ها را برای پشم‌چینی جمع کنیم., به اینجا بیا، رکس! باید بره‌ها را برای شونه زدن جمع کنیم.

بیا اینجا، رکس! باید بره‌ها را برای پشم‌چینی جمع کنیم., به اینجا بیا، رکس! باید بره‌ها را برای شونه زدن جمع کنیم.

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "come by"
hike

used in dog training, particularly in obedience training or when teaching a dog to walk or run alongside its handler

برو، ماکس! سریع‌تر برو.

برو، ماکس! سریع‌تر برو.

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "hike"
yoicks

used in foxhunting to urge the hounds to pursue the fox or to signal excitement during the hunt

آفرین!, برو!

آفرین!, برو!

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "yoicks"
mush

used to instruct sled dogs to start pulling or to increase their pace while pulling a sled

برو!, برو جلو!

برو!, برو جلو!

Google Translate
[حرف ندا]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "mush"
LanGeek
دانلود اپلیکشن LanGeek