to travel or move from one location to another
رفتن
او به آشپزخانه رفت تا شام را برای خانواده آماده کند.
در اینجا واژگان از قسمت 5 انگلیسی عملی در کتاب درسی English File Pre-Intermediate را پیدا خواهید کرد، مانند "پیچیدن"، "مستقیم"، "خروج" و غیره.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
to travel or move from one location to another
رفتن
او به آشپزخانه رفت تا شام را برای خانواده آماده کند.
in or along a direct line, without bending or deviation
مستقیماً
توپ مستقیم به دروازه پرواز کرد بدون اینکه به زمین بخورد.
to select or choose out of other available alternatives
انتخاب کردن
او سایز بزرگتر پیراهن را از قفسه برداشت.
being number two in order or time
دوم
این دومین تلاش او برای حل معماست.
the part in a path that separates into two paths with different directions
خروجی
در پیچ جاده، ما تصمیم گرفتیم مسیر چپ را برای کاوش بیشتر جنگل انتخاب کنیم.
the direction or side that is toward the east when someone or something is facing north
راست
خورشید از شرق طلوع میکند، که اگر به سمت شمال باشید در سمت راست است.
a set of lights, often colored in red, yellow, and green, that control the traffic on a road
چراغ راهنمایی
چراغهای راهنمایی قرمز شدند، بنابراین همه ماشینها متوقف شدند.
to rotate or spin around an axis or center point
دور چیزی گشتن
پرههای پنکه سقفی میچرخند تا هوا در اتاق به گردش درآید.
an open area in a city or town where two or more streets meet
میدان
بازار در میدان شهر برگزار میشد.
coming after the second in order or position
سوم
او سومین نفر در صف کنسرت بود.
a way that enables someone to get out of a room, building, or a vehicle of large capacity
خروجی
در صورت بروز وضعیت اضطراری، لطفاً نزدیکترین خروجی را پیدا کنید و از علائم تخلیه پیروی کنید.
the position that someone or something faces, points, or moves toward
جهت
او به سمت صدا نگاه کرد، کنجکاو درباره آنچه در نزدیکی اتفاق میافتاد.
to move in a circular direction around a fixed line or point
چرخیدن
بادبانهای آسیاب بادی با وزیدن باد شروع به چرخیدن کردند.
located or directed toward the side of a human body where the heart is
چپ
دستش را روی قلبش گذاشت، با افتخار نشان را روی سمت چپ سینهاش پوشید.