اطمینان و امکان - Likelihood
کاوش در اصطلاحات انگلیسی مربوط به احتمال با مثالهایی مانند 'به شانس کم' و 'در کارتها بودن'.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
on the off chance
[عبارت]
با وجود احتمال بسیار کم
Ex:
I
brought
my
umbrella
on
the
off
chance
that
the
weather forecast
was
wrong
.
safe bet
[اسم]
گزینه محتمل
Ex:
In
a
competitive
job market
,
having
a
strong
educational
background
is
a
safe bet
for
career
advancement
.
در یک بازار کار رقابتی، داشتن پیشینه آموزشی قوی یک شرط بندی مطمئن برای پیشرفت شغلی است.
to [be] in the cards
[عبارت]
بسیار محتمل بودن
Ex:
Given
the
current
market
trends
,
it
's
in
the
cards
that
the
company
will
expand
internationally
.
fat chance
[اسم]
خواب دیدی خیر باشه
Ex:
میخواهی پروژه را تا فردا تمام کنی؟ شانسی نیست, کار بزرگی است.