کتاب 'انگلیش ریزالت' متوسطه - واحد 5 - 5B
در اینجا واژگان از واحد 5 - 5B در کتاب درسی English Result Intermediate را پیدا خواهید کرد، مانند 'اجازه دادن'، 'امضا کردن'، 'ممنوع کردن'، و غیره.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
to sign
[فعل]
to write one's name or mark on a document to indicate acceptance, approval, or endorsement of its contents

امضا کردن
Ex: Right now , the executive is actively signing letters for the upcoming mailing .در حال حاضر، مدیر به طور فعال در حال **امضا** کردن نامهها برای ارسال پستی آینده است.
to allow
[فعل]
to let someone or something do a particular thing

اجازه دادن
Ex: The rules do not allow smoking in this area .قوانین **اجازه** نمیدهند در این منطقه سیگار بکشید.
to forbid
[فعل]
to not give permission typically through the use of authority, rules, etc.

منع کردن, ممنوع کردن
Ex: The law forbids smoking in public places like restaurants and bars .قانون **منع** میکند از کشیدن سیگار در مکانهای عمومی مانند رستورانها و بارها.
to permit
[فعل]
to allow something or someone to do something

اجازه دادن, جواز دادن
Ex: The manager permits employees to take an extra break if needed .مدیر به کارمندان **اجازه میدهد** در صورت نیاز استراحت اضافی داشته باشند.
to prohibit
[فعل]
to formally forbid something from being done, particularly by law

منع کردن
Ex: The regulations prohibit parking in front of fire hydrants to ensure easy access for emergency vehicles .مقررات **منع** میکند از پارکینگ در مقابل شیرهای آتشنشانی برای اطمینان از دسترسی آسان وسایل نقلیه اضطراری.
کتاب 'انگلیش ریزالت' متوسطه |
---|

دانلود اپلیکشن LanGeek