نور چشم معلم
او بعد از کمک به کارهای اضافی به شاگرد مورد علاقه معلم تبدیل شد.
Here you will find slang about school life, covering terms students use for classes, homework, and social experiences in education.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
نور چشم معلم
او بعد از کمک به کارهای اضافی به شاگرد مورد علاقه معلم تبدیل شد.
یک دانشآموز گروه موسیقی
او یک band kid مغرور است با کیف فلوتش که پر از برچسب است.
یک ورزشکار
آن کلاس پر از ورزشکاران و بچههای گروه موسیقی است.
رقابتجوی تهاجمی
آرام باش، اینقدر رقابتجوی پرخاشگر نباش؛ این فقط تمرین است.
آرام
همه کلاس او را دوست دارند چون او در مورد ضربالاجلها آسانگیر است.
a grade just high enough to pass a class or requirement, often earned with minimal effort
اطلاعات خود را بالا بردن
ما قبل از امتحان روی مطالب مطالعه خواهیم کرد.
تنبلی کردن
او احتمالاً پس از تحویل پروژهاش تنبلی خواهد کرد.
تمام شب بیدار ماندن