the season that comes after fall and in most countries winter is the coldest season
زمستان
اسکی یا اسنوبورد سواری در کوهستان در زمستان سرگرم کننده است.
در اینجا واژگان واحد 10 - 10D در کتاب درسی Face2Face Elementary را پیدا خواهید کرد، مانند "پاییز"، "روشن"، "ابر"، و غیره.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
the season that comes after fall and in most countries winter is the coldest season
زمستان
اسکی یا اسنوبورد سواری در کوهستان در زمستان سرگرم کننده است.
the season that comes after spring and in most countries summer is the warmest season
تابستان
من از خوردن بستنی برای خنک شدن در ماههای گرم تابستان لذت میبرم.
the season after summer and before winter when the leaves change color and fall from the trees
پاییز
او به بهترین دوستش اعتماد کرد، رازی را که سالها نگه داشته بود با او در میان گذاشت.
the season that comes after winter, when in most countries the trees and flowers begin to grow again
بهار
فصل مورد علاقه او بهار است، زمانی که هوا ملایم است و گلها در اوج شکوفایی هستند.
feeling very unhappy and having no hope
ناامید
someone whose job or education is about science
دانشمند
به عنوان یک دانشمند، او زمان زیادی را در آزمایشگاه می گذراند.
a container, usually with four sides, a bottom, and a lid, that we use for moving or keeping things
جعبه
او قطعات پازل را دوباره در جعبه پازل قرار داد.
emitting or reflecting a significant amount of light
روشن
خورشید درخشان بر ساحل میتابید و شنها را گرم میکرد.
a type of electromagnetic radiation that makes it possible to see, produced by the sun or another source of illumination
نور
اتاق پر از نور روشن از چراغ بود.
emotionally bad or unhappy
ناراحت
filled with fog, creating a hazy atmosphere that reduces visibility
مهآلود
او عاشق گرفتن عکس در روزهای مهآلود است.
falling like rain or in drops
بارانی
هوای بارانی بازی کودکان در زنگ تفریح را دشوار کرد.
(of water) to fall from the sky in the shape of small and soft ice crystals
برف آمدن
اگر فردا برف ببارد، ممکن است مدرسه تعطیل شود.
having a lot of strong winds
بادی
او مجبور شد کلاه خود را به دلیل شرایط پر باد محکم کند.
having many clouds up in the sky
ابری
من یک چتر با خودم حمل کردم چون هوا ابری به نظر میرسید.
very bright because there is a lot of light coming from the sun
آفتابی
این یک روز زیبا و آفتابی است، عالی برای یک پیک نیک در پارک.
a unit of measurement for temperature, angles, or levels of intensity, such as Celsius degrees or a degree of pain
درجه
یک زاویه قائمه 90 درجه اندازهگیری میکند.
having a higher than normal temperature
داغ
من کولر را روشن کردم چون داخل خیلی گرم شده بود.
having a temperature that is high but not hot, especially in a way that is pleasant
گرم
او پاهایش را در شنهای گرم ساحل فرو برد.
having a temperature lower than the human body's average temperature
سرد
من ترجیح میدهم در یک روز گرم آب سرد بنوشم.
air that moves quickly or strongly in a current as a result of natural forces
باد
او میتوانست صدای باد را که بیرون پنجرهاش میوزید بشنود.
a white or gray visible mass of water vapor floating in the air
ابر
پسر کوچکم به آسمان نگاه میکرد و ابرهای سفید و پفکی را به من نشان میداد.
a thick cloud close to the ground that makes it hard to see through
مه
او از چراغ قوه خود برای حرکت در مه غلیظ استفاده کرد.
not in a fine mental or physical state
بیمار
او به مدت یک هفته احساس بیماری میکرد و در نهایت تصمیم گرفت به پزشک مراجعه کند.
the state of being physically or mentally sick
بیماری
بیمار نتوانست از بیماری خود بهبود یابد.
emotionally feeling good or glad
شاد
وقتی شغلی را که آرزویش را داشت به دست آورد، خوشحال بود.
the feeling of being happy and well
شادی
تولد اولین فرزندشان خوشحالی فراوانی برای زوج جوان به ارمغان آورد.
emotionally bad or unhappy
ناراحت
the feeling of being sad and not happy
ناراحتی
او نمیتوانست اندوه را در چشمانش پس از شنیدن خبر مرگ مادربزرگش پنهان کند.
healthy and strong, especially due to regular physical exercise or balanced diet
تندرست
پزشکان اغلب ورزش منظم و رژیم غذایی سالم را برای حفظ تناسب اندام و پیشگیری از بیماری توصیه میکنند.
the quality of being suitable or appropriate for a particular purpose or situation
مناسب بودن
مناسب بودن داوطلب برای شغل در طول فرآیند مصاحبه به طور کامل ارزیابی شد.