having a higher than normal temperature
داغ
من کولر را روشن کردم چون داخل خیلی گرم شده بود.
در اینجا واژگان از واحد 5 - 5A در کتاب درسی Face2Face Elementary را پیدا خواهید کرد، مانند "سرد"، "پر سر و صدا"، "یکسان"، و غیره.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
having a higher than normal temperature
داغ
من کولر را روشن کردم چون داخل خیلی گرم شده بود.
having a temperature lower than the human body's average temperature
سرد
من ترجیح میدهم در یک روز گرم آب سرد بنوشم.
producing or having a lot of loud and unwanted sound
پرسروصدا
ترمینال فرودگاه مکانی پر سر و صدا بود با اعلانهایی که از بلندگوها پخش میشد و مسافران برای رسیدن به پروازهایشان عجله داشتند.
with little or no noise
ساکت
کتابخانه ساکت بود، با تنها صدای ورق خوردن صفحات.
in a way that is right or satisfactory
بهخوبی
او در امتحان خوب عمل کرد و بالاترین نمره ها را کسب کرد.
(of a person) having a height that is less than what is thought to be the average height
قدکوتاه
با قد تنها پنج فوت، او در مقایسه با همکلاسیهایش کوتاه در نظر گرفته میشد.
(of a person) having a height that is greater than what is thought to be the average height
بلند
او یک بازیکن بسکتبال بلندقد است، که برای این ورزش عالی است.
having or bringing good luck
خوششانس
او احساس خوش شانسی کرد که یک شهاب سنگ دیده است.
having or bringing bad luck
بدشانس
او بدشانس بود که دقیقاً قبل از تعطیلاتش بیمار شد.
not like another thing or person in form, quality, nature, etc.
متفاوت
او نگرش متفاوتی نسبت به فیلم داشت.
like another thing or person in every way
یکسان
من همان موضوع را برای ارائهام مانند سال گذشته انتخاب کردم.
emotionally feeling good or glad
شاد
وقتی شغلی را که آرزویش را داشت به دست آورد، خوشحال بود.
experiencing a lack of joy or positive emotions
ناراحت
making us feel tired and unsatisfied because of not being interesting
خستهکننده
او شستن لباسها را کاری خستهکننده میداند.
catching and keeping our attention because of being unusual, exciting, etc.
جالب
من یک مقاله جالب درباره اکتشاف فضا در روزنامه خواندم.
(of a person or their manner) kind and nice toward other people
خونگرم
علیرغم شهرتش، او فردی دوستداشتنی و قابل دسترس است.
not kind or nice toward other people
نامهربان
همسایه جدید ما کاملاً غیردوستانه است و به ندرت سلام میکند.
extremely bad or unpleasant
بسیار بد
طوفان وحشتناک خسارات گستردهای به خانهها و زیرساختها وارد کرد.
extremely unpleasant or disagreeable
افتضاح
او به دلیل گم کردن کیف پولش در حالت وحشتناکی بود.
extremely amazing and great
فوقالعاده
اجرای فوق العاده شعبده باز تماشاگران را متحیر کرد.
extremely surprising, particularly in a good way
شگفتآور
نمایش آتشبازی واقعاً شگفتانگیز بود و تمام آسمان را روشن کرد.
very great and pleasant
شگفتانگیز
این یک روز عالی در بیرون است، با آسمانی آفتابی و نسیمی ملایم.