سطح اولیه - لباس و لوازم جانبی

واژگان را برای صحبت درباره لباس‌ها، لوازم جانبی و استایل‌ها با جزئیات بیشتر یاد بگیرید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح اولیه
le manteau [اسم]
اجرا کردن

پالتو

Ex:

کت به خوبی در برابر باد محافظت می‌کند.

l'uniforme [اسم]
اجرا کردن

لباس فرم

Ex:

همه کارکنان در این فروشگاه یونیفرم یکسانی دارند.

le costume [اسم]
اجرا کردن

کت‌شلوار

Ex:

کت و شلوار اغلب با کراوات پوشیده می‌شود.

la tenue [اسم]
اجرا کردن

لباس

Ex:

من لباس تابستانی تو را دوست دارم، خیلی رنگارنگ است.

la cravate [اسم]
اجرا کردن

کراوات

Ex:

کراوات به طور کامل کت و شلوار را تکمیل می‌کند.

اجرا کردن

ژاکت

Ex:

او پلیور خود را در می‌آورد چون هوا گرم است.

اجرا کردن

مایوی شنا

Ex:

مایوها می‌توانند یک تکه یا دو تکه باشند.

les boots [اسم]
اجرا کردن

نیم‌چکمه

Ex:

این چکمه‌ها راحت و محکم هستند.

اجرا کردن

صندل (کفش)

Ex:

این صندل‌ها پزشکی برای پاها خوب هستند.

اجرا کردن

کلاه لبه‌دار

Ex:

کلاه به او بسیار می‌آید.

le bonnet [اسم]
اجرا کردن

کلاه (بی لبه)

Ex:

من کلاه پشمی مورد علاقه‌ام را زمستان گذشته گم کردم.

la ceinture [اسم]
اجرا کردن

کمربند

Ex:

او یک ceinture پهن می‌پوشد تا لباسش را استایل بدهد.

l'écharpe [اسم]
اجرا کردن

شال

Ex:

شال‌های چاپی این پاییز بسیار مد هستند.

le bijou [اسم]
اجرا کردن

زیورآلات

Ex:

جواهرات عروس زیبا بودند.

le collier [اسم]
اجرا کردن

گردنبند

Ex:

او یک گردنبند با آویز هدیه داد.

le bracelet [اسم]
اجرا کردن

دستبد (زیورآلات)

Ex:

دست‌بند زیر نور می‌درخشد.

اجرا کردن

چتر

Ex:

اگر باران ببارد چترت را فراموش نکن.

le sac [اسم]
اجرا کردن

ساک

Ex:

او همیشه کامپیوترش را در کیف خود می‌گذارد.

la montre [اسم]
اجرا کردن

ساعت‌مچی

Ex:

ساعت پدرم روی زمین افتاد.

les gants [اسم]
اجرا کردن

دستکش

Ex:

او دستکش برای اسکی خرید.

convenir [فعل]
اجرا کردن

(رنگ، لباس...) آمدن (به)

Ex:

این مدل مو به او می‌آید.