سطح اولیه - آب و هوا و بلایای طبیعی

واژگان را برای صحبت درباره آب و هوا، آب و هوای شدید و بلایای طبیعی به زبان فرانسوی یاد بگیرید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح اولیه
ensoleillé [صفت]
اجرا کردن

آفتابی

Ex:

پیش‌بینی هوا یک روز آفتابی را برای فردا پیش‌بینی می‌کند.

nuageux [صفت]
اجرا کردن

ابری

Ex:

هوای ابری می‌تواند خنک و دلپذیر باشد.

pluvieux [صفت]
اجرا کردن

بارانی

Ex:

او چترش را در یک روز بارانی فراموش کرد.

اجرا کردن

دما

Ex:

دما به سرعت در شب کاهش می‌یابد.

le degré [اسم]
اجرا کردن

درجه

Ex:

آب در 100 درجه سلسیوس می‌جوشد.

l'orage [اسم]
اجرا کردن

توفان

Ex:

ما به دلیل طوفان در داخل ماندیم.

اجرا کردن

مه

Ex:

مه با خورشید ناپدید می‌شود.

humide [صفت]
اجرا کردن

مرطوب

Ex:

این حوله برای استفاده خیلی مرطوب است.

tropical [صفت]
اجرا کردن

استوایی

Ex:

آب‌وهوای استوایی رشد درختان نخل را تسهیل می‌کند.

la canicule [اسم]
اجرا کردن

موج هوای گرم

Ex:

شهر برای مقابله با موج گرما، نقاط آب نصب کرد.

doux [صفت]
اجرا کردن

ملایم

Ex:

این شراب طعم ملایم و میوه‌ای دارد.

prévoir [فعل]
اجرا کردن

پیش‌بینی کردن

Ex:

باید مشکلات را از قبل پیش‌بینی می‌کردی.

اجرا کردن

امکان

Ex:

احتمال وقوع یک حادثه کم است.

le tonnerre [اسم]
اجرا کردن

(صدای) رعد

Ex:

رعد آنقدر قوی بود که شیشه‌ها را به لرزه درآورد.

l'éclair [اسم]
اجرا کردن

صاعقه

Ex:

ما یک برق بسیار درخشان را مشاهده کردیم.

la tempête [اسم]
اجرا کردن

توفان

Ex:

یک طوفان برفی شهر را فلج کرد.

اجرا کردن

آلودگی

Ex:

باید آلودگی را کاهش داد تا از سیاره محافظت شود.

l'incendie [اسم]
اجرا کردن

آتش‌سوزی

Ex:

در جنگل یک آتش‌سوزی رخ داد.

اجرا کردن

فاجعه

Ex:

آن‌ها به دلیل فاجعه خانه‌شان را از دست دادند.

le déchet [اسم]
اجرا کردن

ضایعات

Ex:

این کارخانه ضایعات چرم را تبدیل می‌کند.

brûler [فعل]
اجرا کردن

روشن ماندن

Ex:

چوب خشک خیلی سریع می‌سوزد.

écologiste [صفت]
اجرا کردن

اکولوژیستی

Ex:

آن‌ها از ابتکارات زیست‌محیطی محلی حمایت می‌کنند.

le temps [اسم]
اجرا کردن

هوا

Ex:

آب و هوا در طول سفر ما بد بود.