سطح اولیه - تفکر و توانایی‌های ذهنی

واژگان را برای صحبت کردن درباره تفکر، هوش، حافظه و سایر توانایی‌های ذهنی بیاموزید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح اولیه
concentrer [فعل]
اجرا کردن

تمرکز کردن

Ex:

برای موفقیت، باید بیشتر تمرکز کنید.

la mémoire [اسم]
اجرا کردن

حافظه

Ex:

حافظه گاهی با افزایش سن کاهش می‌یابد.

croire [فعل]
اجرا کردن

گمان کردن

Ex:

آنها باور دارند که فیلم خوب خواهد بود.

mémoriser [فعل]
اجرا کردن

به یاد سپردن

Ex:

او سخنرانی خود را قبل از کنفرانس به خاطر سپرد.

rappeler [فعل]
اجرا کردن

به یاد آوردن

Ex:

آیا یادت می‌آید نام این رستوران چیست؟

comparer [فعل]
اجرا کردن

مقایسه کردن

Ex:

موفقیت خود را با موفقیت دیگران مقایسه نکن.

décider [فعل]
اجرا کردن

تصمیم گرفتن

Ex:

آنها تصمیم می‌گیرند استراتژی پروژه را تغییر دهند.

connaître [فعل]
اجرا کردن

بلد بودن

Ex:

او می‌داند برنامه‌نویسی کامپیوتر.

l'idée [اسم]
اجرا کردن

فکر

Ex:

او ایده خود را به وضوح در مقابل همه بیان کرد.

la pensée [اسم]
اجرا کردن

اندیشه

Ex:

او افکارش را در یک مجله نوشت.

comprendre [فعل]
اجرا کردن

فهمیدن

Ex:

می‌فهمد چند زبان خارجی.

douter [فعل]
اجرا کردن

شک داشتن

Ex:

نباید در مورد توانایی‌هایت شک کنی.

espérer [فعل]
اجرا کردن

امیدوار بودن

Ex:

امیدوار است که به زودی دوستانش را دوباره ببیند.

juger [فعل]
اجرا کردن

قضاوت کردن

Ex:

همیشه نمی‌توان بدون دانستن قضاوت کرد.

conseiller [فعل]
اجرا کردن

توصیه کردن

Ex:

استاد اغلب به دانشجویانش توصیه می‌کند.

souhaiter [فعل]
اجرا کردن

آرزو کردن

Ex:

آرزو دارد که به سرعت شغل جدیدی پیدا کند.