واژگان برای IELTS General (نمره 8-9) - ورزش

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به ورزش را که برای آزمون عمومی آموزش آیلتس ضروری است، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS General (نمره 8-9)
curling [اسم]
اجرا کردن

بازی کِرلینگ

Ex:

سنگ کرلینگ با ظرافت روی یخ سر خورد، مسیر آن به دقت توسط تحویل دقیق بازیکن و مسواک زدن متخصص جاروبرها محاسبه شد.

CrossFit [اسم]
اجرا کردن

کراس‌فیت

Ex:

او در کراس فیت اوپن رقابت کرد، یک مسابقه آنلاین جهانی که تناسب اندام ورزشکاران را در یک سری تمرینات چالش‌برانگیز آزمایش می‌کند.

parachuting [اسم]
اجرا کردن

چتربازی

Ex:

نظامی اغلب تمرینات پرش با چتر را به عنوان بخشی از آموزش خود برای استقرار سریع شامل می‌شود.

lacrosse [اسم]
اجرا کردن

لاکراس (نوعی ورزش)

Ex:

تاریخ لاکراس به قرن‌ها پیش بازمی‌گردد، که مردمان بومی آمریکای شمالی انواع مختلف این بازی را برای اهداف تفریحی، تمرینی و معنوی انجام می‌دادند.

floorball [اسم]
اجرا کردن

فلوربال

Ex: The floorball tournament drew teams from across the region to compete for the championship title in an exciting display of skill and athleticism .

مسابقات فلوربال تیم‌هایی از سراسر منطقه را جذب کرد تا برای عنوان قهرمانی در نمایشی هیجان‌انگیز از مهارت و ورزشکاری رقابت کنند.

tetherball [اسم]
اجرا کردن

بازی تتربال

Ex: The backyard barbecue featured a tetherball setup , providing entertainment for guests of all ages to enjoy between meals .

باربیکیو حیاط خلوت شامل یک تنظیم توپ بندباز بود، که سرگرمی را برای مهمانان در تمام سنین فراهم می‌کرد تا بین وعده‌های غذایی لذت ببرند.

seed [اسم]
اجرا کردن

بازیکن سابقه‌دار و قوی

Ex: She was disappointed to draw the second seed in the opening round of the chess tournament , knowing it would be a tough match against a formidable opponent .

او از قرعه کشی سید دوم در دور اول مسابقات شطرنج ناامید شد، با علم به اینکه این یک بازی سخت در برابر حریف قدرتمند خواهد بود.

wild card [اسم]
اجرا کردن

تیم یا بازیکن فاقد صلاحیت اما پذیرفته‌شده

decathlon [اسم]
اجرا کردن

ورزش‌های ده‌گانه

Ex: The decathlon competition began with the 100-meter dash , followed by the long jump , shot put , high jump , and 400-meter race on the first day .

مسابقه ده‌گانه با دو ۱۰۰ متر آغاز شد و پس از آن پرش طول، پرتاب وزنه، پرش ارتفاع و دو ۴۰۰ متر در روز اول انجام شد.

titlist [اسم]
اجرا کردن

قهرمان (در ورزش)

Ex: The golf titlist dominated the tournament , sinking birdie after birdie to claim the coveted green jacket and the title of champion .

قهرمان مسابقه را تحت سلطه خود درآورد، با زدن پرنده پشت پرنده، کت سبز مورد نظر و عنوان قهرمانی را به دست آورد.

contender [اسم]
اجرا کردن

حریف

Ex: He is a serious contender in the upcoming election .

او یک رقابت کننده جدی در انتخابات آینده است.

rookie [اسم]
اجرا کردن

بازیکنی در اولین سال بازی حرفه‌ای‌

Ex: Despite being a rookie in the culinary world , he quickly made a name for himself with his innovative dishes and bold flavors .

علیرغم اینکه در دنیای آشپزی یک تازه‌کار بود، به سرعت با غذاهای نوآورانه و طعم‌های جسورانه‌اش نامی برای خود دست و پا کرد.

playoff [اسم]
اجرا کردن

رقابت نهایی (در مسابقات قهرمانی)

Ex: He clinched victory in the tennis tournament after a grueling five-set playoff against his rival , showcasing his resilience and determination on the court .

او پس از یک پلی‌آف خسته‌کننده پنج ست در برابر رقیبش، در مسابقات تنیس به پیروزی رسید و انعطاف‌پذیری و عزم خود را در زمین نشان داد.

اجرا کردن

پایان شاهکار (رقابت‌ها و مسابقات)

Ex: The boxing match ended in a grandstand finish with both fighters exchanging furious blows in the final round , leaving the outcome uncertain until the judges ' decision was announced .

مسابقه بوکس با یک پایان تماشایی به پایان رسید که در آن هر دو مبارز در دور آخر ضربات شدیدی را رد و بدل کردند، نتیجه را تا اعلام تصمیم داوران نامشخص گذاشت.

اجرا کردن

ارزشمندترین بازیکن

Ex:

او جایزه بازیکن باارزش‌ترین را برای مشارکت‌هایش در تیم بسکتبال دریافت کرد، با میانگین دابل-دابل در امتیازها و ریباندها در طول فصل.