جرم، درگیری و قانون - Street Crime

Here you will find slang for street crime, covering terms related to illegal activities and criminal behavior in public spaces.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
جرم، درگیری و قانون
opp [اسم]
اجرا کردن

دشمن

Ex:

او از پلیس فرار کرده، اما بیشتر نگران opps‌هایش است.

plug [اسم]
اجرا کردن

تامین‌کننده

Ex: Do n't share that info ; only your trusted plug should know .

آن اطلاعات را به اشتراک نگذار؛ فقط تأمین‌کننده مورد اعتمادت باید بداند.

shot caller [اسم]
اجرا کردن

تصمیم‌گیرنده

Ex:

همه گوش می‌دهند وقتی که رهبر صحبت می‌کند.

G-check [اسم]
اجرا کردن

آزمایش اعتبار

Ex:

او از نزدیک او را زیر نظر داشت؛ این لحظه آزمایش اعتبار او بود.

to spin the block [عبارت]
اجرا کردن

to return to a location, often to confront or retaliate against someone

Ex:
to [hit] a lick [عبارت]
اجرا کردن

to successfully commit a robbery or make fast, often illegal, money

Ex:
اجرا کردن

از بین بردن

Ex: The hitman was hired to snuff out a target quietly .

قاتل حرفه‌ای استخدام شد تا یک هدف را به آرامی از بین ببرد.

to [ride] dirty [عبارت]
اجرا کردن

to travel in a vehicle while carrying contraband, usually drugs or firearms

Ex:
snitch [اسم]
اجرا کردن

جاسوس

Ex: She threatened to expose the snitch in their crew .

او تهدید کرد که جاسوس را در گروهشان افشا کند.

rat [اسم]
اجرا کردن

خبرچین

Ex: Being called a rat is considered a serious insult in many criminal circles .

جاسوس نامیده شدن در بسیاری از محافل جنایی توهین جدی محسوب می‌شود.

to boost [فعل]
اجرا کردن

کش رفتن

Ex: He was known for boosting electronics from the local shops .

او به خاطر دزدیدن لوازم الکترونیکی از مغازه‌های محلی معروف بود.

to peel off [فعل]
اجرا کردن

فرار کردن

Ex: She will peel off if things get dangerous .

اگر اوضاع خطرناک شود، او فرار خواهد کرد.

to skate [فعل]
اجرا کردن

فرار کردن

Ex: He will skate if the evidence is weak .

اگر شواهد ضعیف باشد، او فرار خواهد کرد.

hot [صفت]
اجرا کردن

داغ

Ex: The stash will be hot if anyone snitches .

اگر کسی لو برود، مخفیگاه داغ خواهد بود.

tool [اسم]
اجرا کردن

تفنگ

Ex: He will grab a tool if things get heated .

اگر اوضاع داغ شود، او یک سلاح برمی‌دارد.

strapped [صفت]
اجرا کردن

مسلح

Ex:

اگر به آن مهمانی برود، مسلح خواهد بود.

pole [اسم]
اجرا کردن

تفنگ

Ex: He will grab a pole if things escalate .

اگر اوضاع بدتر شود، او یک تفنگ خواهد گرفت.

trap phone [اسم]
اجرا کردن

تلفن یکبار مصرف

Ex:

اگر بخواهد از ردیابی اجتناب کند، یک تلفن تله‌ای دریافت خواهد کرد.

trap house [اسم]
اجرا کردن

خانه مواد

Ex:

او به trap house خواهد رفت تا محموله بعدی را رسیدگی کند.

bando [اسم]
اجرا کردن

یک لانه

Ex:

او باندو را برای هر خریدار ورودی بررسی خواهد کرد.

stash spot [اسم]
اجرا کردن

مکان مخفی

Ex:

او آن را در یک مخفیگاه پنهان خواهد کرد تا آن را ایمن نگه دارد.

street [اسم]
اجرا کردن

افکار عوام

Ex: I heard it from the streets ; that shop 's getting raided .

من این را از خیابان شنیدم؛ آن فروشگاه قرار است مورد حمله قرار گیرد.

street cred [اسم]
اجرا کردن

اعتبار خیابانی

Ex: They were building street cred by helping out in the neighborhood .

آنها با کمک کردن در محله اعتبار خیابانی می‌ساختند.

on the hustle [عبارت]
اجرا کردن

earning money, often through small-scale or illicit activities

Ex:
dopester [اسم]
اجرا کردن

فروشنده مواد مخدر

Ex:

آن‌ها با یک دوپستر ملاقات کردند تا مقداری ماری‌جوانا بخرند.