هدف
هدف اصلی او تکمیل پروژه تا پایان ماه است.
در اینجا برخی از کلمات انگلیسی درباره موفقیت و شکست، مانند "تحقق بخشیدن"، "ایده آل"، "کنار آمدن" و غیره را یاد خواهید گرفت که برای آزمون TOEFL لازم است.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
هدف
هدف اصلی او تکمیل پروژه تا پایان ماه است.
تلاش
تلاش تیم برای قهرمانی قابل تحسین بود، هرچند که دوم شدند.
پیشرفت مهم
پس از سالها تحقیق، آنها سرانجام به پیشرفتی در درک شبکههای عصبی مغز دست یافتند.
به سختی به دست آوردن
با کار سخت و پشتکار، او رویای شروع کسب و کار خود را محقق کرد.
محقق کردن
سازمان مأموریت خود را با تحویل منابع به مناطق آسیبدیده از بلایا انجام داد.
دست کشیدن
علیرغم سالها فداکاری، جان به نقطهای رسید که مجبور شد سرگرمی مورد علاقهی سابق خود را رها کند.
ایدهآل
باغ آرام، فضای ایدهآل را برای یک پیکنیک رمانتیک فراهم کرد.
به ثبات رسیدن
تعهد شرکت به کیفیت و نوآوری به آن اجازه داد تا اعتبار قوی در بازار ایجاد کند.
جسورانه
تیم برای بردن قهرمانی تهاجمی بازی کرد.
پیشرفت
پیشرفت علمی او با یک جایزه شناخته شد.
از عهده (چیزی) برآمدن
بیمارانی که با بیماریهای مزمن کنار میآیند، انعطافپذیری را برای حفظ کیفیت بالای زندگی توسعه میدهند.
اختصاص دادن
آنها انرژی خود را در خدمت به جامعه سرمایهگذاری کردند، با این باور که تفاوتی ایجاد خواهد کرد.
دست یافتن
شرکت بیوقفه کار کرد تا به اهداف مالی خود برای سهماهه دست یابد.
پربازده
ورزش منظم و رژیم غذایی متعادل به یک سبک زندگی مولد کمک میکنند.
تحقق بخشیدن
سیاست جدید به تحقق هدف شرکت در کاهش هزینهها کمک کرد.
سخت تلاش کردن (برای رسیدن به چیزی)
کارآفرینان میکوشند تا از طریق کار سخت و نوآوری، کسبوکارهای موفقی بسازند.
به موفقیت بزرگ رسیدن (مالی)
من پس از پذیرفتن مسئولیتهای جدید در حرفهام پیشرفت کردم.
پیشرفت
علیرغم مشکلات، تیم تحقیقاتی به پروژه خود متعهد ماند و به پیشرفت در یافتن درمان ادامه داد.
در پی (چیزی) بودن
تیم ورزشی تصمیم گرفت در مسابقات قهرمانی به دنبال دنبال کردن پیروزی باشد، با شرکت فعال در جلسات تمرینی سختگیرانه.
جاهطلب
سیاستمدار جاهطلب برنامههای جسورانهای برای اصلاحات اقتصادی به منظور پیشبرد رشد و رفاه کشور ترسیم کرد.
عاجزانه
او در خیابانها مانند روحی نومید پرسه میزد، گم شده در افکارش.
ترفیع گرفتن
پس از سالها کار سخت و فداکاری، او بالاخره به رویای ارتقا به یک نقش مدیریتی در شرکت دست یافت.
ناامیدکننده
تیم با یک وضعیت نومیدکننده روبرو شد، ده امتیاز عقب با تنها دو دقیقه باقی مانده در بازی.
فاجعه بار
نادیده گرفتن تغییرات آب و هوایی میتواند عواقب فاجعهآمیزی برای نسلهای آینده داشته باشد.
تلاش کردن
تیم برای تطبیق با الزامات جدید پروژه تلاش کرد.
غلبه کردن
جوامع از طریق وحدت و حل مسئله جمعی بر سختیها غلبه میکنند.
شکوفا شدن
با تمرکز بر پایداری، شرکت قصد دارد در بازار دوستدار محیط زیست رشد کند.
(آینده) امیدبخش
فداکاری و سختکوشی او، او را به یک نامزد امیدوارکننده برای ارتقاء تبدیل میکند.
سرخورده کردن
وعدههای پوچ و عدم اقدام سیاستمدار، رایدهندگانی که به او اعتماد کرده بودند را نومید کرد.
شکوفا شدن
پس از انتقال به محیطی مناسبتر، گیاهان گرمسیری در گلخانه شروع به رشد و نمو کردند.
ریزش
کاهش دما نشانهای از رسیدن پاییز بود.
پیشرفت کردن
محبوبیت گروه پس از انتشار آخرین آلبومشان افزایش یافت.