واژگان ضروری برای TOEFL - زمان و تاریخ

در اینجا شما برخی از کلمات انگلیسی در مورد زمان و تاریخ، مانند "قرن"، "دهه"، "ابدی" و غیره را که برای آزمون TOEFL مورد نیاز است، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان ضروری برای TOEFL
اجرا کردن

پیش از میلاد مسیح

Ex:

عصر برنز در اروپا حدود 3000 قبل از میلاد آغاز شد و تا حدود 600 قبل از میلاد ادامه یافت

era [اسم]
اجرا کردن

دوران

Ex: The discovery of penicillin marked the start of a new era in medical treatment and antibiotics .

کشف پنی‌سیلین آغاز دوره جدیدی در درمان پزشکی و آنتی‌بیوتیک‌ها را نشان داد.

millennium [اسم]
اجرا کردن

هزاره

Ex: The invention of printing was a pivotal development during the second millennium .

اختراع چاپ یک پیشرفت محوری در هزاره دوم بود.

millennial [صفت]
اجرا کردن

هزارساله

Ex: The millennial anniversary of the city 's founding was celebrated with grand festivities .

هزاره تأسیس شهر با جشن‌های بزرگی گرامی داشته شد.

century [اسم]
اجرا کردن

قرن

Ex: The city 's architecture has evolved over the centuries .

معماری شهر در طول قرن‌ها تکامل یافته است.

decade [اسم]
اجرا کردن

دهه

Ex: She 's been living in this city for over a decade .

او بیش از یک دهه است که در این شهر زندگی می‌کند.

age [اسم]
اجرا کردن

عصر

Ex: The age of digital media has revolutionized how we consume and share information .

عصر رسانه‌های دیجیتال نحوه مصرف و به اشتراک گذاری اطلاعات ما را متحول کرده است.

اجرا کردن

به‌ترتیب زمان وقوع

Ex: The professor presented the material in the textbook in chronological order to help students understand the progression of events .

استاد مطالب کتاب درسی را به ترتیب تاریخی ارائه کرد تا به دانشجویان در درک پیشرفت وقایع کمک کند.

eternity [اسم]
اجرا کردن

ابدیت

Ex: In the quiet solitude of the forest , time seemed to stand still , as if caught in the embrace of eternity .

در تنهایی آرام جنگل، زمان به نظر می‌رسید که ایستاده است، گویی در آغوش ابدیت گرفتار شده است.

eventual [صفت]
اجرا کردن

نهایی

Ex: With careful planning and strategic decision-making , they were able to anticipate and prepare for their eventual success .

با برنامه‌ریزی دقیق و تصمیم‌گیری استراتژیک، آن‌ها توانستند موفقیت نهایی خود را پیش‌بینی و برای آن آماده شوند.

annually [قید]
اجرا کردن

سالانه

Ex: He reviews his investment portfolio annually .

او پرتفوی سرمایه‌گذاری خود را سالانه بررسی می‌کند.

biannual [صفت]
اجرا کردن

شش‌ماهه

Ex: They decided to conduct biannual maintenance checks to ensure the machinery was in good condition .

آنها تصمیم گرفتند بازرسی‌های نگهداری دوبار در سال را انجام دهند تا مطمئن شوند ماشین‌آلات در شرایط خوبی هستند.

اجرا کردن

برای مدت نامعلوم

Ex: The team will continue their research indefinitely until conclusive results are obtained .

تیم تحقیقات خود را به طور نامحدود ادامه خواهد داد تا زمانی که نتایج قطعی به دست آید.

اجرا کردن

متعاقباً

Ex: He graduated in 2019 and subsequently moved to New York .

او در سال 2019 فارغ‌التحصیل شد و پس از آن به نیویورک نقل مکان کرد.

اجرا کردن

همزمان

Ex: The orchestra played multiple instruments simultaneously to create a rich musical experience .

ارکستر چندین ساز را به طور همزمان نواخت تا یک تجربه موسیقیایی غنی ایجاد کند.

beforehand [قید]
اجرا کردن

از قبل

Ex: He always reads meeting agendas beforehand .

او همیشه دستور جلسه‌ها را از قبل می‌خواند.

frequently [قید]
اجرا کردن

اغلب

Ex: Students are reminded to ask questions frequently during class .
instantly [قید]
اجرا کردن

فوراً

Ex: The software provided results instantly after the analysis .

نرم‌افزار پس از تحلیل، نتایج را بلافاصله ارائه داد.

former [صفت]
اجرا کردن

قبلی

Ex:

هنگام تصمیم‌گیری بین دو دانشگاه، او موسسه اول را به دلیل هیئت علمی معروف و فرصت‌های تحقیقاتی آن انتخاب کرد.

latter [صفت]
اجرا کردن

دومی

Ex:

بین پیشنهاد شغل اول و دوم او، او فرصت آخر را انتخاب کرد زیرا با اهداف شغلی او بهتر هماهنگ بود.

leap year [اسم]
اجرا کردن

سال کبیسه

Ex: Because it 's a leap year , February will have 29 days instead of 28 .

چون این یک سال کبیسه است، فوریه به جای 28 روز، 29 روز خواهد داشت.

seasonal [صفت]
اجرا کردن

فصلی

Ex: The clothing store stocked up on seasonal winter coats and scarves .

فروشگاه لباس، کت‌های زمستانی و شال‌های فصلی را انبار کرد.

solstice [اسم]
اجرا کردن

انقلابین

Ex:

با رسیدن انقلاب زمستانی، خورشید در آسمان پایین آویزان است، سایه‌های بلند می‌اندازد و مناظر را در نور طلایی نرمی می‌شوید.

continual [صفت]
اجرا کردن

پی‌درپی

Ex: She faced continual challenges in her efforts to launch her own business .

او با چالش‌های مداوم در تلاش‌هایش برای راه‌اندازی کسب‌وکار خود روبرو شد.

dusk [اسم]
اجرا کردن

گرگ‌ومیش

Ex: At dusk , the bustling marketplace transformed into a quiet , peaceful haven as vendors closed up shop and families headed home for the evening .

در غروب، بازار شلوغ به پناهگاهی آرام و صلح‌آمیز تبدیل شد، زیرا فروشندگان مغازه‌های خود را بستند و خانواده‌ها برای شب به خانه رفتند.

later on [قید]
اجرا کردن

بعدها

Ex:

او اطلاعات بیشتری بعداً در پروژه ارائه خواهد داد.

prehistoric [صفت]
اجرا کردن

ماقبل‌تاریخ

Ex: Historians study prehistoric civilizations through artifacts and cave paintings .

تاریخ‌دانان تمدن‌های پیش از تاریخ را از طریق آثار باستانی و نقاشی‌های غار مطالعه می‌کنند.

primitive [صفت]
اجرا کردن

نخستین

Ex: Primitive man relied on basic survival skills , such as hunting and gathering .

انسان ابتدایی به مهارت‌های بقای اولیه، مانند شکار و جمع‌آوری متکی بود.

اجرا کردن

تمدن

Ex: Civilization has made great strides in medicine and science over the centuries .

تمدن در طول قرن‌ها پیشرفت‌های بزرگی در پزشکی و علم داشته است.

historian [اسم]
اجرا کردن

مورخ

Ex: As a historian , she specialized in medieval European history .

تاریخ‌دان، او در تاریخ اروپای قرون وسطی تخصص داشت.

medieval [صفت]
اجرا کردن

قرون‌وسطایی

Ex: The castle is a masterpiece of medieval architecture, complete with towers and battlements.

قلعه یک شاهکار از معماری قرون وسطی است، با برج‌ها و دیوارهای دفاعی کامل.

golden age [اسم]
اجرا کردن

دوران طلایی

Ex: Legends describe a golden age when humans lived without conflict .
archive [اسم]
اجرا کردن

بایگانی

Ex: The city 's archive is housed in a historic building downtown , open to the public for research .

آرشیو شهر در یک ساختمان تاریخی در مرکز شهر قرار دارد که برای تحقیق در دسترس عموم است.

origin [اسم]
اجرا کردن

منشأ

Ex: The origin of the river is in the mountains to the north .

منشأ رودخانه در کوه‌های شمالی است.

anno Domini [قید]
اجرا کردن

بعد از میلاد مسیح

Ex:

سقوط قسطنطنیه در سال anno Domini 1453 پایان امپراتوری بیزانس و آغاز سلطه امپراتوری عثمانی در منطقه را نشان داد.

monument [اسم]
اجرا کردن

مکان تاریخی

Ex: Visiting the Colosseum in Rome allows you to see a monument that has stood for nearly two thousand years .

بازدید از کولوسئوم در رم به شما امکان می‌دهد یک بنای یادبود را ببینید که نزدیک به دو هزار سال است که پابرجا مانده است.

Common Era [قید]
اجرا کردن

عصر حاضر

Ex:

دوره رنسانس در اروپا از قرن 14 تا 17 میلادی شکوفا شد.