سطح فوق متوسط - ورزش و رقابت

واژگان را برای صحبت در مورد ورزش‌ها، مسابقات و فعالیت‌های بدنی سازمان‌یافته بیاموزید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح فوق متوسط
le match [اسم]
اجرا کردن

مسابقه

Ex:

بازیکنان برای مسابقه آماده هستند.

اجرا کردن

مسابقات قهرمانی

Ex:

آن‌ها با تلاش بسیار برای قهرمانی آماده می‌شوند.

اجرا کردن

رختکن

Ex:

بعد از تمرین، بازیکنان به رختکن می‌روند تا دوش بگیرند.

le filet [اسم]
اجرا کردن

تور

Ex:

آن‌ها تور زمین را قبل از شروع مسابقه تعمیر کردند.

اجرا کردن

حریف

Ex:

حریفان برای فینال آماده می‌شوند.

la plongée [اسم]
اجرا کردن

شیرجه

Ex:

ما یک سفر غواصی برای آخر هفته رزرو کرده‌ایم.

la boxe [اسم]
اجرا کردن

بوکس

Ex:

باشگاه‌های بوکس کلاس‌هایی برای مبتدیان و پیشرفته‌ها ارائه می‌دهند.

la course [اسم]
اجرا کردن

دو

Ex:

کودکان یک مسابقه تا انتهای خیابان برگزار می‌کنند.

اجرا کردن

دو و میدانی

Ex:

دانش‌آموزان هر سال در مسابقات دو و میدانی شرکت می‌کنند.

l'effort [اسم]
اجرا کردن

تلاش

Ex:

تلاش‌های داوطلبان بسیار مورد قدردانی قرار گرفت.

la prouesse [اسم]
اجرا کردن

شاهکار

Ex:

گذراندن این امتحان یک دستاورد واقعی است.

l'exploit [اسم]
اجرا کردن

پیروزی

Ex:

دستاورد چیزی است که تعداد کمی می‌توانند به آن دست یابند.

pédaler [فعل]
اجرا کردن

پا زدن (دوچرخه)

Ex:

پدال بزن کمتر محکم، خسته خواهی شد.

frapper [فعل]
اجرا کردن

زدن (فوتبال)

Ex:

بازیکن توپ را از نقطه پنالتی می‌زند.

dépasser [فعل]
اجرا کردن

سر بودن از

Ex:

او از انتظارات والدینش فراتر رفت.

endurant [صفت]
اجرا کردن

پرطاقت

Ex:

ورزشکاران پایدار اغلب مسابقات را می‌برند.

la défaite [اسم]
اجرا کردن

شکست

Ex:

آن‌ها به لطف یک گل دیرهنگام از شکست اجتناب کردند.

اجرا کردن

زمین رُسی (تنیس)

Ex:

بعد از باران، زمین خاکی لغزنده می‌شود.

le gazon [اسم]
اجرا کردن

چمن

Ex:

چمن طبیعی چسبندگی بهتری نسبت به چمن مصنوعی ارائه می‌دهد.

اجرا کردن

صلاحیت

Ex:

صلاحیت نامزدها فردا بررسی خواهد شد.

اجرا کردن

تلسکی

Ex:

این تله‌سیژ می‌تواند 4 نفر را حمل کند.

le dopage [اسم]
اجرا کردن

زورافزایی

Ex:

دوچرخه‌سوار همه اتهامات دوپینگ را تکذیب کرد.

اجرا کردن

اسب‌سواری

Ex:

یک مرکز سوارکاری همین نزدیکی باز شد.

اجرا کردن

تمرین

Ex:

یک تمرین خوب برای پیشرفت ضروری است.

سطح فوق متوسط
روابط اجتماعی و خانوادگی عشق و ازدواج جدایی و اختلاف شخصیت و منش
احساسات و عواطف مهارت‌ها و توانایی‌ها توضیحات فیزیکی مو و مدل مو
مد و استایل کیفیت و شدت نور و درخشش رنگ‌ها و سایه‌ها
خانه و مسکن مکان‌ها و جوها نظافت و نگهداری خودت انجام بده و ابزارها
مشکلات و تعمیرات در خانه اندازه‌گیری و ابعاد مقدار و نسبت‌ها ریاضیات و محاسبه
هندسه و اشکال اقدامات فیزیکی و حرکات وضعیت و حرکات بدن تناسب اندام و تمرین
ورزش و رقابت سفر و گردشگری حمل و نقل و ترافیک طبیعت و محیط زیست
باغبانی و کاشت گلها و گیاهان حیوانات و دامپروری آب و هوا و هوا
بوم‌شناسی و خطرات طبیعی آموزش و مطالعات علوم و پژوهش فناوری و دیجیتال
سلامتی، بیماری‌ها و آسیب‌ها مراقبت پزشکی ناتوانی و تحرک سلامت روان و اختلالات
تغذیه و مواد غذایی آشپزی و آماده‌سازی اعتیاد و وابستگی دین و معنویت
سیاست و شهروندی حقوق و عدالت کار و شرکت اقتصاد و تجارت
بانکداری و امور مالی جامعه و مسائل اجتماعی فلسفه و اخلاق Histoire
هنر و نقاشی رسانه و سمعی‌بصری صنایع دستی و آفرینش مواد و سنگ‌های قیمتی
ساخت و ساز و ساختمان ادبیات و خواندن داستان و فانتزی خرافات و قدرت‌ها
ادراک و احساسات دشواری‌ها و موانع خطر و جسارت علل و پیامدها
ترجیحات و بیزاری‌ها امید و ناامیدی تغییر و دگرگونی زمان و مدت
اندیشه و ذهن ارتباط و گفتمان