سطح فوق متوسط - شخصیت و منش

واژگان را برای توصیف شخصیت، عادت‌ها و رفتارهای پیچیده بیاموزید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح فوق متوسط
اجرا کردن

قاطع

Ex:

آن‌ها سخت مانند آهن هستند: هیچ امتیازی ممکن نیست.

اجرا کردن

اراده آهنین

Ex:

با اراده‌ای آهنین، او کسب‌وکار خود را به موفقیت تبدیل کرد.

têtu [صفت]
اجرا کردن

کله شق

Ex:

همکاران لجباز از تغییر روش خود امتناع می‌کنند.

douillet [صفت]
اجرا کردن

نازک نارنجی

Ex:

او کمی حساس است وقتی نوبت به خوردن غذاهای تند می‌رسد.

passionné [صفت]
اجرا کردن

شیفته

Ex:

برادرم به فوتبال علاقه‌مند است.

tenace [صفت]
اجرا کردن

سرسخت

Ex:

او برای گرفتن ترفیع سرسخت بود.

اجرا کردن

با پشتکار

Ex:

او علیرغم شکست‌ها پشتکاردار باقی می‌ماند.

pondéré [صفت]
اجرا کردن

متعادل

Ex:

معلم من متوازن و با همه دانش‌آموزان منصف است.

mesuré [صفت]
اجرا کردن

منظم

Ex:

پیشرفت پروژه به صورت اندازه‌گیری شده انجام می‌شود.

malléable [صفت]
اجرا کردن

مطیع

Ex:

شخصیت قابل انعطاف به کار در تیم کمک می‌کند.

laxiste [صفت]
اجرا کردن

سست

Ex:

قوانین سست تخلفات را تشویق می‌کنند.

orgueilleux [صفت]
اجرا کردن

مغرور

Ex:

او با لحنی مغرور صحبت می‌کند که همه را آزار می‌دهد.

ambitieux [صفت]
اجرا کردن

بلندپرواز

Ex:

پروژه بلندپروازانه او همکارانش را تحت تأثیر قرار داد.

tolérant [صفت]
اجرا کردن

صبور

Ex:

او یاد گرفت که با همکارانش بردبارتر باشد.

اجرا کردن

فهمیده

Ex:

او در برابر مشکلات من فهمیده بود.

optimiste [صفت]
اجرا کردن

خوش بین

Ex:

یک ذهن خوش‌بین به غلبه بر موانع کمک می‌کند.

pessimiste [صفت]
اجرا کردن

بدبین

Ex:

بدبین بودن می‌تواند تصمیم‌گیری را دشوار کند.

اجرا کردن

خیرخواه

Ex:

او همیشه با افراد مسن مهربان بوده است.

colérique [صفت]
اجرا کردن

عصبی

Ex:

افراد عصبی باید یاد بگیرند احساسات خود را کنترل کنند.

capricieux [صفت]
اجرا کردن

دمدمی مزاج

Ex:

او دمدمی مزاج است و هر روز متفاوت واکنش نشان می‌دهد.

versatile [صفت]
اجرا کردن

دمدمی‌مزاج

Ex:

او تغییرپذیر است و هر روز متفاوت واکنش نشان می‌دهد.

turbulent [صفت]
اجرا کردن

شلوغ

Ex:

دانش‌آموزان آشوب‌گر کلاس را آشفته می‌کنند.

brusque [صفت]
اجرا کردن

خشن

Ex:

لحن تیز او تحریک‌پذیری‌اش را نشان داد.

pervers [صفت]
اجرا کردن

منحرف

Ex:

وقتی دروغ می‌گوید لبخندی منحرف دارد.

réservé [صفت]
اجرا کردن

کم‌حرف

Ex:

دانش‌آموزان خوددار در کلاس کم شرکت می‌کنند.

exigeant [صفت]
اجرا کردن

متوقع

Ex:

او نسبت به خود سخت‌گیر است و شکست را تحمل نمی‌کند.

اجرا کردن

مستقل

Ex:

او به عنوان یک مشاور مستقل کار می‌کند.

اجرا کردن

کمال‌گرا

Ex:

آن‌ها در تزئین خانه‌شان کمال‌گرا هستند.

adaptable [صفت]
اجرا کردن

انطباق‌پذیر

Ex:

برای موفقیت در یک محیط در حال تغییر، باید قابل انعطاف بود.

impétueux [صفت]
اجرا کردن

پر شور

Ex:

یک نویسنده جوان پرشور با اشتیاق و شور می‌نویسد.

اجرا کردن

کنترل‌گر

Ex:

سیاستمداران دستکاری‌کننده می‌دانند چگونه عموم را فریب دهند و متقاعد کنند.

méprisant [صفت]
اجرا کردن

تحقیر آمیز

Ex:

حرکات تحقیرآمیز بی‌احترامی او را فاش می‌کند.

modeste [صفت]
اجرا کردن

متواضع

Ex:

او با وجود شهرتش، رفتاری فروتنانه حفظ می‌کند.

سطح فوق متوسط
روابط اجتماعی و خانوادگی عشق و ازدواج جدایی و اختلاف شخصیت و منش
احساسات و عواطف مهارت‌ها و توانایی‌ها توضیحات فیزیکی مو و مدل مو
مد و استایل کیفیت و شدت نور و درخشش رنگ‌ها و سایه‌ها
خانه و مسکن مکان‌ها و جوها نظافت و نگهداری خودت انجام بده و ابزارها
مشکلات و تعمیرات در خانه اندازه‌گیری و ابعاد مقدار و نسبت‌ها ریاضیات و محاسبه
هندسه و اشکال اقدامات فیزیکی و حرکات وضعیت و حرکات بدن تناسب اندام و تمرین
ورزش و رقابت سفر و گردشگری حمل و نقل و ترافیک طبیعت و محیط زیست
باغبانی و کاشت گلها و گیاهان حیوانات و دامپروری آب و هوا و هوا
بوم‌شناسی و خطرات طبیعی آموزش و مطالعات علوم و پژوهش فناوری و دیجیتال
سلامتی، بیماری‌ها و آسیب‌ها مراقبت پزشکی ناتوانی و تحرک سلامت روان و اختلالات
تغذیه و مواد غذایی آشپزی و آماده‌سازی اعتیاد و وابستگی دین و معنویت
سیاست و شهروندی حقوق و عدالت کار و شرکت اقتصاد و تجارت
بانکداری و امور مالی جامعه و مسائل اجتماعی فلسفه و اخلاق Histoire
هنر و نقاشی رسانه و سمعی‌بصری صنایع دستی و آفرینش مواد و سنگ‌های قیمتی
ساخت و ساز و ساختمان ادبیات و خواندن داستان و فانتزی خرافات و قدرت‌ها
ادراک و احساسات دشواری‌ها و موانع خطر و جسارت علل و پیامدها
ترجیحات و بیزاری‌ها امید و ناامیدی تغییر و دگرگونی زمان و مدت
اندیشه و ذهن ارتباط و گفتمان